مشاور خوب [چگونه پیدا کنیم، چگونه با او رفتار کنیم]

مدت زیادی هست که دوست داشتم در مورد مشاور بنویسم اما دائما اهمال کاری می کردم و نوشتن این مطلب را به تاخیر می انداختم.

حالا که هر چه جلوتر می رویم مسائل مربوط به کسب و کار و زندگی پیچیده تر می شوند واقعا نمی توان از پس همه چیز یک نفره و با اطلاعات شخص خودمان برآمد. پس بهتر است که در هر مورد نظر متخصص همان مورد را جویا شویم. من خیلی به مشاوره و مشورت اعتقاد دارم و برایم بسیار مهم است که نظرات و تصمیمات خود را با آن ها دَبِل چک کنم. منظورم از مشاور هر مشاوری است، از مشاور کسب و کار تا مدیریت و روانشناسی و حقوقی  …

نکته مهم: در مشورت یا مشاوره گرفتن کمیت اصلا مهم نیست، آنچه مهم است کیفیت است. گاهی اوقات از دوستانی می شنوم که می گویند برای انجام این مورد از ۱۰ نفر پرسیده ام. واقعیت این است که مهم نیست از چند نفر می پرسید، مهم این هست که آن هایی که جواب داده اند از چه کیفیتی (صاحب نظر بوده اند یا شرایط شما را به خوبی درک می کرده اند) برخوردار بوده اند. بعضا پیش می آید که مهم ترین مسئله را فقط باید با یک نفر درمیان بگذاریم ولی آن یک نفر از بالاترین کیفیت برخوردار است و اصطلاحا حرفه ای آن حوزه است.

اولین گام برای گرفتن مشاوره: بدانیم، که نمی دانیم

شاید ساده به نظر برسد اما برای خیلی مسائل ما اصلا نمی دانیم که اطلاعات ما کافی نیست، یا مسئله از آنچه که فکر می کردیم پیچیده تر است. به عنوان مثال مسائل حقوقی فقط نوشتن یک قرارداد ساده نیست یا مالی فقط چهار تا عدد جمع و تفریق کردن نیست. مسائل برنامه نویسی دو خط کد نیست و …

بعضا پیش می آید که ما قبل از انجام یک کار از مشاور استفاده نمی کنیم و بعد گند می زنیم. حالا باید با یک هزینه چند ده برابری ریالی، زمانی و اعصابی تمام تمرکز و انرژی خود را بگذاریم تا آن را جمع کنیم. غافل از آنکه هزینه مشاوره گرفتن قبل از عمل (پیشگیری) بسیار پایین تر از آن هست که فکر می کنیم.

دومین گام برای گرفتن مشاوره: جستجوگر باشیم

تا می توانیم برای گرفتن مشاور (مشورت از اهلش) وسواس به خرج دهیم و بگردیم. برای شخص خودم حتی پیش آمده که حدود ۴ ماه به دنبال شخصی بودم که بتوانم در آن زمینه خاص به او اعتماد کنم و مطمئن باشم که او به تمام مواردی که من نیاز دارم واقف است. حتی پیش آمده که ۶ نفر را دیده ام و بعد از کلی جلسه و ملاقات بالاخره توانسته ام یکی از آن ها را انتخاب کنم. از جستجو خسته و به کیفیت پایین راضی نشویم. از دیگران سراغ افراد اینچنینی را بگیریم. با آن ها قرار بگذاریم و حتما تا می توانیم تحلیلشان کنیم.

روش های جستجو:

• سرچ در گوگل
• پرس و جو از افراد آگاه و مرتبط
• جستجو در لینکدین
• حضور در سمینارها ورویدادهایی که می توان افراد اینچنینی را پیدا کرد

سومین گام برای مشاوره: قدرت تشخیص

(به نظر من این گام بیش از ۵۰% اهمیت دارد)

بتوانیم حرف های طرف مقابل را تحلیل کنیم. یعنی خودمان در تصمیم گیری، انتخاب و تحلیل، حرفی برای گفتن داشته باشیم. نه در آن حوزه خاص و تخصصی اما بتوانیم تشخیص دهیم که طرف مقابل می داند که چه می گوید؟ یا آیا نسبت به حرف های خودش آگاه است؟ آیا رفتار او حرفه ای است؟

مطالبی که به بالابردن قدرت تشخیص در خودمان کمک می کنند:

• مهارت یادگیری
• مهارت تصمیم گیری
• تفکر سیستمی
• مهارت ارتباطی
• خودشناسی
• تسلط کلامی
• ظرافت کلامی
• مذاکره
• تفکر استراتژیک
• مهارت حل مسئله

چهارمین گام برای مشاوره: چشم بگوییم و عمل کنیم

ما همه مراحل را پشت سرگذاشته ایم، نیاز را تشخیص داده ایم، جستجو کرده ایم، آدم مناسبش را پیدا کرده ایم. حالا وقت این است که سراپاگوش باشیم و هر چه که مشاور گفت به آن عمل کنیم (حتما از اینکه مشاور به تمام زوایای مسئله ما آگاه شده است و منابع ما را تا حد خوبی می شناسد مطمئن شویم)
بعضی مواقع می بینم کسانی را که روی نظر مشاور نظر شخصی می دهند و کاملا بی  ارتباط.

در نهایت به خاطر داشته باشیم که مشاوره و مشورت خوب را مشورت حساب می کنند وگرنه مشاوره بد خود عاملی برای سقوط است.

مطالب مرتبط:

یک فنجان قهوه با مشاور مدیریت

مشاوره مدیریت – تجربه‌ها و چالش‌ها

مشاوره مدیریت – چند گام در مسیر ارائه خدمات مشاوره

مشاوره مدیریت و نکته‌ای در حل مسئله های سازمانی

مهارتهای پشتیبان مورد نیاز در مشاوره مدیریت

با تشکر

حمید طهماسبی