ارزشگذاری استارتاپ ها

ارزشگذاری استارتاپ ها مهم هستند. امروز مطلبی در سایت محمدرضا شعبانعلی منتشر شد تحت عنوان “روش قیمت گذاری کسب و کار دیجیتال و بحث‌های دیگر“.

ارزشگذاری استارتاپ

 

کوئری هایی که این روزها در گوگل سرچ می شود از این قبیل هستند:

کتاب ارزش گذاری استارتاپ ها

فاکتورهای ارزش گذاری استارتاپ ها

روش های ارزش گذاری استارتاپ ها

محاسبه ارزش استارتاپ

قیمت گذاری استارتاپ

ارزش گذاری ایده

دوره ارزش گذاری استارتاپ ها

روش ارزش گذاری استارتاپ

در ابتدا باید بگویم خیلی خوشحال شدم که این بحث در وبلاگ محمدرضا شعبانعلی مطرح شد مطرح شد. به چند دلیل:

  • یکی اینکه وقتی محمدرضا مطلبی را باز می کند (درباره آن می نویسد) می توان کاملا روی آن حساب کرد
  • دیگر اینکه این روزها شدیدا خودم و همکار خوبم رها فخر در تحقیقات در مورد نحوه ارزشگذاری استارتاپ ها هستیم

در بین گشت و گذارهای ما در مورد ارزشگذاری استارتاپ، به شخصی رسیدیم به نام محمدرضا فرحی. (خیلی بد هست که در وب جستجو کردم که صفحه ای از ایشان گیر بیاورم که در آن خودشان را درست معرفی کرده باشند اما متاسفانه نبود و فقط لینکدین ایشان هست.)

 

شاید بتوان گفت که این خلاصه ترین و شفاف ترین ویدئو ارزشگذاری استارتاپ ها در وب فارسی است.

 

اما خلاصه ای از آنچه که من متوجه شدم: (از این ویدئو و چند منبع پراکنده دیگر) که باعث می شود بتوانیم ارزشگذاری استارتاپ را نزد سرمایه گذار بالا نشان دهیم.
  1. زمانی که پیش سرمایه گذار می رویم، زیاد مهم نیست درآمد شرکت چقدر است، اما مهم است که میزان درصد رشد ماهانه و سبد مشتریان شما چقدر است.
  2. آنچنان هم نمی شود استارتاپ را ارزشگذاری کرد و این بر می گردد به مهارت مذاکره بنیانگذار آن
  3. اینکه بتوانیم نشان دهیم که دیوار ورود به این کسب و کار بلند است (barrier to entry)
  4. مدیریت و هماهنگی این کسب و کار خیلی سخت است و اثر شبکه ای در آن وجود دارد
  5. اینکه آینده این کسب و کار خیلی روشن است و حیطه محصولات (کالا/خدمت) که پوشش می دهد بسیار زیاد است (اندازه بازار) ⭐️
  6. ۹۰ درصد استارتاپ ها شکست می خورند، ۹ درصد به شرکت های  SME تبدیل می شوند و ۱% فقط به آن آینده روشنی که در ذهن هست می رسند
  7. چنانچه استارتاپ شما جزو آن ۱% باشد سودی که به سرمایه گذار می رسد خیلی بیشتر از متوسط سود بقیه استارتاپ ها می تواند باشد
  8. سرمایه گذار خیلی به تیم اهمیت می دهد. اینکه این بنیانگذار و هسته تیم، چقدر وقت هست هم را می شناسند یا کار چندمی هست که با هم انجام می دهند (تیم خوب)
  9. به سرمایه گذار نشان دهید که احتمال شکست شما کم است
  10. بیزنس پلن خوبی داشته باشید
  11. استراتژی خروجتان را تعیین کرده باشید

 

پی نوشت: ارزشگذاری کسب و کار ها از منظر مشاوران حقوقی:

سود خالص سال گذشته * ۱۰= ارزش برند (کسب و کار)

(منظور از سود خالص یعنی هزینه کل را از درآمد کل کم کنیم هر چه باقی ماند را سود خالص حساب کنیم.)

 

 

زمانی که قصد ارزش گذاری استارتاپ خود را داریم می بایست داکیومنتی را ارائه دهیم، که این داکیومنت بسته به اینکه کسب و کار ما در چه حوزه ای فعال هست تفاوت های کوچکی دارد. اما من در اینجا تمامی موارد را به صورت کامل می نویسم تا تمامی دوستان بتوانند از آن استفاده کنند. داکیومنت از سه بخش کلی تشکیل شده است:

 

قسمت اول:

 

  • تحقیقات بازار

چه مسائل و مواردی را بررسی کردید که به این نتیجه رسید این کسب و کار را شروع کنید.

  • تحلیل نیاز بازار به صورت اعداد و ارقام – اندازه بازار (Market Size)

گرفتن آمار از سایت آمار و بانک مرکزی و کمی تحقیقات در خود بازار

  • نمونه های جهانی این کسب و کار
  • نمونه های داخلی (رقبا)
  • مزیت رقابتی کسب و کار ما نسبت به دیگران (تحلیل رقبا)

 

قسمت دوم:

 

  • میزان اقدامات فنی

داشتن وب سایت و اپلیکیشن و الگوریتم پشت آن سیستم ها

  • رنک گوگل، تعداد بازدید سایت، تعداد دانلود اپلیکیشن
  • میزان درآمد، هزینه،  فروش و نرخ تبدیل  – برنامه ۳ الی ۶ سال آینده

درصد رشد ماهانه، سبد مشتریان متشکل از کسانی که ۱- فقط ثبت نام کرده اند ۲- کسانی که یک بار خرید انجام داده اند ۳- کسانی که بیش از دوبار و بیش از آن خرید انجام داده اند

  • مجوزهای مربوطه و اخذ آن ها
  • تعداد نیرو ها و رزومه آنان
  • موارد ثبتی (شرکت، برند، اپ و …) و مسائل حقوقی و مالیاتی
  • مشاورین و رزومه آنان
  • ساختار سهام داری شرکا

 

قسمت سوم:

 

  • چشم انداز درآمدی و استراتژی های سال های آینده

توسعه در عمق، توسعه در سطح. بررسی دیوار ورود به این بیزنس.

  • جامعه هدف و جامعه آماری (تحلیل رفتار مصرف کننده)
  • میزان سهم از بازار در آینده
  • تحلیل عمر کسب و کار
  • استراتژی خروج

 

 

با تشکر

حمید طهماسبی
3.9/5 - (28 امتیاز)

10 دیدگاه روشن ارزشگذاری استارتاپ ها

  • جناب آقای طهماسبی عزیز
    سلام

    مطلب شما در رابطه با ارزش‌گذاری استارتاپ رو مطالعه می‌کردیم که به اسم آقای محمدرضا فرحی، هم بنیان‌گذار آکادمی چرخ برخوردیم.
    ما در وبلاگ آکادمی چرخ یک سری مقاله راجع به روش های مختلف ارزش گذاری استارتاپ و مزایا و معایب هر روش نوشتیم.
    پیشنهاد می‌کنیم به وبسایت و وبلاگ ما حتما سر بزنید و در صورتیکه اون بخش از مقاله های ارزش گذاری ما برای مخاطبان این پست شما مناسب هست، واژه‌ی محمدرضا فرحی رو لینک کنید به وبلاگ چرخ:)

    با سپاس فراوان
    آکادمی چرخ

  • مطلبتون خوب بود. باید خدمتتون بگم که من استارتاپ دارم. برای جذب سرمایه به خیلی از VC ها مراجعه کردم. سیستم ارزش گذاری هر کدام از اونها با هم متفاوت بود. یعنی هر کدومشون بر اساس سیاستهای خودشون ارزش گذاری کردند. رهنما، اسمارت آپ، شناسا و حتی بنیاد برکت.
    نتیجه کلی که داشتم این بود که باید استارتاپ به سمت VC که همراستا با سیاستشون هست انتخاب کنه تا بتونه ارزش اصلی خودش را بیه دست بیاره

  • با عرض سلام
    مطالب و محتوای بسیار عالی بود و من تحت تاثیر مطالب خوبتان قرار گرفته ام و امیدوارم که کاربران دیگر این سایت از مطالب پر محتوایتان استقبال و بازدید به عمل آورند و از فعالیت و روش کار سایت شما الگو گرفته و در سایتهای خود استفاده نمایند
    با تشکر

  • خیلی جالبه که این نوشته شما و محمدرضا رو همزمان با ارزش گذاری – به نظر من – عجیب و غریب یکی از شرکت های ایرانی می خونم.

    محض اطلاع، آقای شهرام شاهکار امروز در کنفرانس ایرانسل اعلام کرده که شرکت مطبوعش (اسنپ) چیزی حدود ۱.۷ میلیارد دلار (بیش از 110,000,000,000,000 – یکصد و ده تریلیون ریال به قیمت روز دلار) ارزش داره و به عنوان اولین یونیکورن خودشون رو معرفی کردند.

    من برخلاف گفته های شما فکر میکنم نکته مهم اینجاست که درآمد شرکت خیلی مهم هست. اسنپ در حال حاظر به ۱ میلیون سفر روزانه رسیده. اگر متوسط قیمت هر سفر رو ۷۰۰۰ تومن در نظر بگیریم سهم ۱۰٪ این شرکت از هر سفر به ۷۰۰ میلیون تومن روزانه میرسه.

    این یعنی اگه شرکت رشد نکنه و ثابت بمونه، و اگر شما این شرکت رو به قیمت اعلام شده بخرید، چیزی حدود ۴۰ سال طول میکشه تا سرمایه گذاری شما برگ و تازه شروع به سودآوری کنید – البته اگر و فقط اگر که شرکت هیچ هزینه ای نداشته باشه و مالیات ندهید و آب و برق و بیمه و کارمند و … همه و همه برای شما مجانی باشه! هیچ هزینه تبلیغاتی پرداخت نکنید و سفر مجانی هم به کسی ندهید!

    اگر نیمی از درآمد این شرکت تبدیل به سود شود، چیزی حدود ۸۰ سال طول میکشه تا پول شما برگرده!
    حال بر فرض اگر تعداد مشتریان این شرکت در عرض یک شب ۱۰ برابر شود (که با توجه به وضعیت بازار حتی در ۵ سال آینده نیز بعید است!) سرمایه گذاری شما حداقل ۱۰ سال طول میکشه تا به سود برسه.

    حال شما میتونید این پول رو به جای خرید شرکتی مثل اسنپ، در دلار سرمایه گذاری کنید. تجربه ۴۰ سال گذشته نشون داده که در عرض ۴ سال پول شما دو برابر میشه بدون اینکه ریسک خاصی رو متحمل بشید، یا اینکه نیازی به استرس و استراتژی و برنامه ریزی و … داشته باشید. در آخر هم مطمئن هستید که سرمایه گذاری شما ریسکی نداشته و قرارنیست با تصویب یک قانون خاص در یک شب، شرکت شما ورشکسته بشه.

    دقیقا چنین مساله ای رو چندسال پیش در قیمت گذاری عجیب و غریب دیجی کالا توسط اکونومیست هم شاهد بودیم. در آن زمان دیجی کالا روزانه ۳۵۰ هزار دلار فروش داشت. با فرض سود خالص ۱۰ درصدی، سود سالیانه این شرکت برابر با ۱۲ میلیون دلار بود و قیمت این کسب و کار ۱۵۰ میلیون دلار! یعنی سرمایه گذاری شما نیاز به ۱۲ سال زمان برای بازگشت سود داشت!

    واقعا قیمت گذاری های شرکت های ایرانی چرا انقدر غیرواقعی است؟

    حال سوال پیش میاد که یا من نمیدونم یونیکورن یعنی چی؟
    یا من نمیدونم ارزش یعنی چی؟
    یا اینکه آقایون قیمت الکی میدن؟

    شاید هم چون یه نفر به هر دلیلی سهامی را به بیش از قیمت واقعی خریده، این کسب و کارها رو بر همون اساس قیمت گذاری میکنن و میگن چون ۱ درصد سهام با ارزش واقعی x را به قیمت nx فروختیم، پس شرکت ما 100nx می ارزه!

    اگه قیمت شرکت ها رو اینطوری تعیین میکنن، من حاظرم 0.00000000000000001 درصد از سهام تمام شرکت های ایرانی رو به قیمت ۱ ریال بخرم تا تمام شرکت های ایرانی یک شبه میلیاردها دلار ارزش پیدا کنند!
    (با فرض وجود ۱ میلیون شرکت ثبت شده ایرانی، من میتونم با ۱۰۰ هزار تومن و یک شبه، میلیون ها میلیارد دلار ارزش آفرینی کنم!)

    • ضمنا محض رفع سوء تفاهم ها، شاید بهتر باشه که اسنپ رو با نمونه اصلی اون – اوبر – مقایسه کنیم:

      مناطق تحت پوشش اسنپ: ۱ کشور – اوبر: ۷۸ کشور
      تعداد شهرهای تحت پوشش اسنپ: ۱۸ شهر – اوبر: ۶۰۰ شهر
      تعداد سفرهای روزانه اسنپ: ۱ میلیون سفر – اوبر: ۱۰ میلیون سفر
      حداکثر تعداد مشتریان بالقوه اسنپ: ۸۰ میلیون نفر – اوبر: بیش از ۷ میلیارد نفر
      میزان درآمد سالیانه روزانه اسنپ: ؟؟؟ – اوبر: ۶.۵ میلیارد دلار

      ارزش اسنپ طبق صحبت مدیرعامل: ۱.۷ میلیارد دلار – اوبر: ۷۲ میلیارد دلار

      شما با سرمایه گذاری در اوبر ظرف ۱۱ سال بازگشت سرمایه دارید ضمن اینکه در یک شرکت با بازار جهانی سرمایه گذاری کردید که رشد بسیار سریعی داره و شکست خوردن به این سادگی ها نیست. ضمن اینکه سرمایه گذاری دلاری انجام دادید و ارزش پولتون هر ۴ سال یکبار به دلیل تورم و … نصف نمیشه. بنابراین بازگشت سرمایه ۱۱ ساله در اوبر مناسب است (و این عدد با رشد شرکت کمتر هم میشه). اما بازگشت سرمایه ۴۰ ساله در اسنپ حتی بدون درنظر گرفتن تورم و کاهش ارزش ریال در مقابل سایر ارزها بیش از حد غیرمنطقی است. حتی در حالت مشابه اوبر مثل دیجی کالا که بازگشت سرمایه ۱۲ ساله داشت، با درنظر گرفتن تورم و بازار کوچک ۸۰ میلیونی (در حالت ایده آل) و نصف شدن ارزش ریال در برابر دلار در هر ۴ سال، باز هم سرمایه گذاری با چنین ارقامی غیرمنطقی است.

      به نظر من در بهترین حالت بخشی از سهام این شرکت ها بسیار بالاتر از ارزش واقعی فروخته شده و از روی بی اطلاعی ارزش گذاری کل شرکت به اشتباه محاسبه شده و در بدترین حالت آمارسازی هایی داره انجام میشه که در نهایت به ضرر سرمایه گذاران، شرکت ها و کاربران تموم میشه. ای کاش بلاگرها در این مورد صحبت میکردن تا بلکه از این اشتباهات و جوسازی ها جلوگیری بشه.

  • سلام و درود به شما
    حميد عزيز امروز داشتم مكتب خونه رو مي ديدم و مشاهد كردم محمدرضا فرحي، يك دوره حدودا سي ساعته اموزش ارزش گذاري استارت اپ داره.
    https://bit.ly/2rDIZ2w
    سبز و كامروا باشيد.

  • من فکر می کنم اگر بخواهیم نگاهی بلندمدت به یک کسب و کار و آینده آن داشته باشیم شاید ارزش های عددی کمتر بتوانند به ما کمک کنند و یا حداقل بخش کوچکی از آن خواهند بود احتمالا توجه بیشتر به ارزش های کیفی افق دید بهتری را به ما بدهد. به طور مثال باید دید مدیر آن کسب و کار چقدر به ابعاد زیر توجه دارد ابعادی مانند بعد اقتصادی و درآمدزایی، توجه به رشد و پیشرفت نیروی انسانی ، توجه به ارتباطات درون سازمانی و برون سازمانی، توجه به اهداف و ماموریت ها و ارزشمندی اهداف برای کارکنان و میزان تعلق آنها به سازمان که استفان کاوی در کتاب هفت عادت نیز به شکل دیگری به آن پرداخته می تواند زاویه دید بهتری در تحلیل و ارزش گذاری کسب و کارها به ما بدهد.

  • حمیدجان

    اگر امکانش باشه فکر می‌کنم بشه ویدئوها رو جایی بهتر از آپارات آپلود کرد یا آدرس داد. نه لینک دانلود می‌ده و نه می‌شه بری توی آپارات و پیداش کنی. به نظرم کاویمو و نماشا سرویس خیلی بهتری هستند.
    (خیلی دوست دارم اینو دانلود کنم و با بچه‌های شرکت ببینیم، متأسفانه توی جستجوی آپارات هم نیومد.)

    با مهر
    یاور

    • سلام یاور جان
      این هم لینک اون فیلمی که گذاشتم
      https://goo.gl/LrqA9N
      (ببین لینک و سریع گذاشتم، حالا برو بگو حمید طهماسبی لینک فیلم ها رو هم نمیده. مثل پارسال که گفتی کامنتتات رو آموزنده نمی زنم????)
      ولی خارج از شوخی تا جایی که من فهمیدم، اگر دنبال فرمولی هستی که برسونتت به یک عدد
      که مثلا بگن کسب وکار شما X میلیون می ارزه.
      من که بهش نرسیدم و بقیه هم میگن مثل اینکه نیست. (اگر هم باشه فعلا در ایران این ثبات و این علم نیست)
      قدرت مذاکره و تیم با مهارت ارزش کسب و کار را مشخص می کنن، نه فرمول
      تلویحا دارم میگم بیا دوباره مثل همیشه بشتابیم به سوی متمم

      • سلام مجدد

        اتفاقا دو روز بعدش که گفتم حمید به من امتیاز نمی‌ده تو بهم امتیاز داده‌بودی و این یعنی تأثیر داشته. :):):)
        عرض کنم حضورتون که در مورد ارزش‌گذاری هم‌چنان من سؤالاتی دارم که امیدوارم و تقریبا مطمئنم محمدرضا بهش خواهد پرداخت.

        یکی از روش‌هایی که الان یاد گرفتم (در پست اولش) این بود که با توجه به این‌که «شهروندی دیجیتال استونی» رو سال پیش دریافت کردم، یه شرکت دیجیتال و آنلاین در استونی تأسیس کنم و سهام شرکت خودمو بخرم (همون 10 درصدشو) که ارزشش بره بالا. فکر می‌کنم این‌طوری میشه قدرت چانه‌زنی بیشتری برای مذاکره در مورد قیمت‌سایت داشت.

        من همین بحث رو در مورد محتوا داشتم و دارم. ما الان در ایران و تقریبا در جهان اندیشمند محتوا و فیلسوف محتوا نداریم. این مسئله باعث می‌شه ما به شدت پیرو فرم باشیم تا محتوا. پیرو فرمی که وردپرس بهمون تحمیل می‌کنه و مستقل از اون نمی‌تونیم به محتوا فکر کنیم. بالاخره یه کسی باید باشه که راه و مسیر و نقشه‌ی راه رو نشون بده و بگه مثلا برای IOT قراره محتوا به کجا بره و چطوری.

        به هر حال منم تا حدی معقتد شدم که برای ارزش‌گذاری یک عدد ثابت و دقیق می‌شه به دست آورد. شاید بشه در مورد «ظرفیت» مثلا کمی کندوکاو کرد که ظرفیت درآمدی یک سایت باید چقدر باشه و چرا. ولی به هر حال مسئله خیلی روشن نیست.

        در مورد متمم هم البته که من شتافتم به سویش و الان هم دارم به شدت روی دو تا موضوع فکر می‌کنم :

        – سیستم‌های کنترل مدیریت
        – تفکر سیستمی

        اگه از ترم مقدماتی بالاخره بعد از چهار سال رد شدم احتمالا بتونم برسم به مباحث دیجیتال. چون هرجاییش رفتم از بی‌سوادیم به وحشت افتادم و برگشتم سمت ترم‌های پایین‌تر.
        بالاخره تا چند روز آینده می‌تونم وارد مبحث «مذاکره» بشم!

        با مهر
        یاور

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.