من نابغه نیستم، چون حس نمی کنم که نبوغ خاصی داشته باشم
هوشمند هم نیستم. به نظرم هوشمند از آن کلمه هایی هست که هرکس معنایی برای خودش در ذهنش متصور است
واقعیت این هست که آدم خیلی با استعدادی هم نیستم
بعید می دانم که باهوش هم باشم، در حدی که هیچ وقت نرفتم ببینم IQ ام چند هست. (شاید زیر ۱۰۰ باشه)
EQ ام را زیاد نمی دانم، اما آن هم هر چه هست باشد
احساس خیلی خاص بودن هم ندارم
اما
چون می دانم هیچی نیستم، و این هیچی نبودن من را اذیت می کند. این تصمیم را گرفتم:
کار تمام وقت بر روی هدفم
کار تمام وقت باعث شده خیلی از خودم راضی باشم و دستاوردهای هر چند کوچکم را دوست داشته باشم. به نظرم حالا که من می دانم هیچ چیز خاصی ندارم از خیلی ها می توانم جلوتر باشم اگر آن چاه جهلم را با کار تمام وقت پُر کنم. این روزها هر چه جلوتر می روم تازه به حرف های چند سال پیش محمدرضا می رسم. ایکاش روزی برسد تا بتوانم بیشتر و زودتر حرف های او را متوجه شوم (حداقل با یک تاخیز فاز چند ماهه)
پی نوشت: مرسی از خواهر عزیزم که زحمت بک گراند زیبای تابلو را کشید و امین پاک گوهر که آن را برای من چاپ کرد.
با تشکر
حمید طهماسبی
2 دیدگاه روشن مسیر موفقیت و پیشرفت
این پست رو دوست دارم ولی نه به این خاطر که حس خوب به من داد بلکه به قول محمدرضا شعبانعلی چون باعث شد دردم بیاد. درد ازینکه یادم افتاد منم هیچی نیستم و چه بد که تمام وقت هم نیستم. ولی دردش رو دوست داشتم چون دوباره یادم انداخت فقط تمرکز بر یک موضوع میتونه منو در مسیر رشد نگه داره.
مرسی بابت تابلو
کار تمام وقت بر روی اهداف.
من حدود 4 ساله که اهداف ریز و درشت زندگی ام را ثبت می کنم. هر سال روشهای هدف گذاری ام بهتر و بهتر شده اند. اما به نظر می آید هر سال نسبت به سال قبل به درصد کمتری از هدف هایم رسیدم. شاید من بلند پرواز تر میشوم.
بعد از refine های مختلف بر روی هدف گذاری، حال 2 سال است که هدف واضح و مشخصی حداقل تا 5 سال آینده دارم. اما نمی توانم بصورت تمام وقت بر روی هدفم تمرکز کنم. چون مشکل مالی دارم. نیاز به منابع مالی حداقل تا 6 ماه آینده دارم. این کامنت با یک لب تاپ قرضی نوشته می شود. در حالی که من بر روی وبسایتم کار می کردم، سیل لب تاپم را با خودش برد. اما پا پس نکشیدم و دارم ادامه میدم…