در سلسله مطالب پازل موفقیت، تا حالا به صبر و تمایز اشاره کردیم. حال نوبت به تکه ای دیگر از این پازل یعنی دقت می رسد.
از تمام دوران مدرسه به جرات می توانم بگویم هیچ چیز خاصی یادم نمی آید. جز معدود خاطرات که یکی از آن ها خوب یادم هست و مربوط به سال اول راهنمایی می شود، سرکلاس علوم.
فلش بکی بزنیم به آن زمان:
- بچه ها امروز کتاب هاتون رو ببندید. امروز یک چیز مهمتر از درس را می خوام بهتون بگم. دور و ورتون رو خوب نگاه کنید. 5 دقیقه فرصت دارید خوب نگاه کنید، با هم حرف نزنید. طهماسبی اگر داری اذیت میشی سر کلاس، تا بفرستمت بری دم دفتر. پس درست بشین. بعد 5دقیقه – بچه ها هرچی دیدید، بنویسید. چه چیزهای جدیدی را امروز دیدید که تا حالا بهش دقت نکردید. امروز می خوام براتون از نگرش بگم (منظور ایشان دقت در نگاه کردن بود). خیلی از چیزهایی که در اطراف ما …
آن روز برای بار اول در زندگی ام به همه چیز دقت کردم، معلم مان درست می گفت، خیلی چیزهای ساده ای بودند که ما هر روز می دیدم، اما از آن ها غافل بودیم و به آن ها اهمیت نمی دادیم. آن روز متوجه شدم که می توان بیشتر در نگاه کردن دقت داشت. زمانی که ما دقت خود را بالا می بریم از طریق چشممان چقدر موارد مختلفی را می توانیم یاد بگیریم.
بعد ها در گذر زمان سریال های شرلوک هلمز و پوآرو نیز خیلی بیشتر به افزایش دقت من کمک کردند.
وقتی به اطراف خود نگاه می کنم احساس می کنم خوب می توانم منابع را ببینم و تشخیص دهم، بدانم که اطراف من چه خبر است.
امروزه خیلی از مطالبی را که یاد می گیرم از مشاهده توام با دقت می دانم و هرگز لازم نیست کسی آن را برایم جداگانه توضیح دهد. وقتی به رفتار افراد موفق دقت می کنم می توانم ببینم چرا آن ها با بقیه تفاوت دارند و تفاوت دقیقا در کجاست. طرز حرف زدنشان را با بقیه مقایسه می کنم.
با دقت به نکات ریز رفتاری می توانم راحت تر با طرف مقابلم ارتباط بگیرم. با دقت در بین حرف های او بیشتر می فهمیم که او به چه چیزهایی علاقه دارد و نقطه جوش های او کجاست.
دقت به من کمک کرده بتوانم حس دیگران را بهتر درک کنم، غلط املایی و تایپی ها را سریع پیدا کنم.
دقت باعث می شود بفهمیم چرا این کپیِ تمیز، مثل اصلش درنیامده.
دقت به ما کمک می کند که متوجه شویم که این کار خیلی تمیز از آب درآمده، پس باید به کپی نبودنش شک کرد.
در روزهای آتی نکاتی را که فکر می کنم با دقت توانسته ام به آن ها دست پیدا کنم را در کامنت ها خواهم نوشت. خوشحال می شوم شما هم از خاطرات دقت کردن خود بگویید.
با تشکر
حمید طهماسبی
6 دیدگاه روشن دقت
این از جمله اون ویژگی های شماست که من دوسش دارم. حتی بکبار در موردش با هم حرف زدیم و اونجا شرلوک هلمز و پوارو و فایلهای مدیریت توجه مطرح شد. من هم سریالها رو دیدیم و میبینم همچنان و هم فایلها رو خریدم و گوش دادم. حس شخصیم اینه که نسبت به قبل بهتر شدم توی این زمینه ولی همچنان وقتی دقت خودم رو با خیلی از ادمها از جمله خود شما مقایسه میکنم به نظرم میاد هنوز خیلی باید روی این مورد کار کنم.
معصومۀ عزیز
ممنونم که بهم یادآوری کردی. من خودم اتفاقاً یه لحظه گفتم نکنه من اشتباه کنم ولی گفتم بذار بگم ضرر نداره. (هنوز هم بدم نمیاد که بگم اگر “که” بود شاید منظور رو بهتر میرسوند. آخه حقیقتش من توی گفتگوهای خودمونی نشده که اینجوری صحبت کنم یا حتی بشنوم).
به هرحال ممنون بابت تذکرت 🙂
چون بحث دقت مطرح شد، دوست دارم بگم اونجایی که گفتی “طهماسبی اگر داری اذیت میشی سر کلاس، (بگو) تا بفرستمت دم دفتر.” درستتر باشه.
راجعبه خودم هم اگر بخوام بگم، نمیدونم چجوری شد که اینجوری شد ولی حواسم به ریزهکاریها هست. بارها پیش اومده که زنِ یک بندهخدایی به شوهرش با چشم و ابرو اشاره میکرده که فلان کار را نکن یا بکن، اون شوهر بیچاره نمیفهمیده چی به چیه ولی من خوب میفهمیدم چی میگه و میخواستم بهش بفهمونم که چی به چیه ولی نمیشد. البته اگر بخوام اسم باکلاس بگذارم روی این قضیه، فکر میکنم علما بهش میگن هوش هیجانی. نمیدونم درست برداشت کردم یا نه.
ممنون حمید بابت نوشتۀ خوبت. دلم برای روزنوشتههات تنگ شده بود 🙂
سینا فکر می کنم اونجا که اشاره کردی بگو تا، تا اضافه ست. بفرستمت دم دفتر، درسته چون معلم هیچوقت از دانش آموز اجازه نمی گیره بفرستتش دم دفتر ،حتی اگه حمید طهماسبی باشه. رو اینم باید دقت می کردی.
و به حمید: راههای افزایش دقت رو هم بگو، من شخصا تو دقت کردن ضعیفم، تو بعضی موارد خوبم مثل همین نکته ای که اشاره کردم. اما به رفتار دیگران اصلا دقت ندارم که درکشون کنم و این برا خانوما خیلی غیر معموله. کلا حواسم زود پرت میشه میره تو فضا نمی تونم برا مدت طولانی رو یه نفر و حرفاش تمرکز کنم. اگه روشی داری بگو ماهم با دقت شیم:) چون تو همیشه به نکات کاربردی اشاره می کنی.
به نظر من دقت می تونه زیر مجموعه توجه بشه، نمی دونم شاید اشتباه کنم. به نظرم اگر الگوی T را روی توجه پیاده کنیم به دقت برسیم.
منظورم از دقت این نیست که امروز رنگ مانتو فلانی چی بود؟ یا دختر همسایه ابروش رو برداشته، شاید می خواد ازدواج کنه.
به نظر خودم، من جزو افراد با دقتم ولی نکته جالبش اینه که تا یکی دو برخورد و یک ساعت اول، اصلا نمی تونم چهره طرف مقابل را detect کنم. چون بسیار حواسم به حرف هایی هست که داره بینمون رد و بدل میشه.
از دیروز که گفتی راه و روش ارائه بدم، داشتم فکر می کردم که چی بگم که به کارِت بیاد. به این دو نکته رسیدم:
1- خیلی خوب نگاه کن. خیلی ریز، به همه چیز.
در حدی که بدونی الان دکمه های شلوارت فلزی هستند یا پلاستیکی. تو اتاقی که هستی تعداد میزها و صندلی ها را بدونی. وارد یک شرکت که میشی (به عنوان کارمند جدید) وقتی به میزها نگاه میکنی، میبینی سر دو تا از میزها گلدون هست و بقیه نه. احتمال این را بدهی پس می توونی خودت برای سر کار خودت گلدون داشته باشی.(نمیگم فردا با گلدون بیا، ولی این بازی رو تو ذهنت داشته باش)
من همیشه دقت ادم ها را از روی ورود به خونه جدید متوجه میشم. منظورم این هست که یا با چند نفر میریم خونه یه دوست دیگمون برای چند روز، یا چندتا از دوستانم میان خونه من.
الان میگم از کجا به دقت پی می برم
اگر دقت کرده باشی پیچیده ترین پروتکل تو هر خونه ای آداب دستشوییشون هست.
– بعضی ها یه پادری دم در دستشویی (بیرون دستشویی) دارند. فلسفه اش هم اینه که پاها اگر خیس بود خشک کنی بعد بیای روی موکت یا … کلا بقیه خونه
– بعضی ها یه پادری دم در دستشویی (توی دستشویی) دارند، فلسفه اشون هم اینه که در دستشویی که رو به تو باز میشه اگر بخوای با دم پایی بیای دم در ، در دستشویی دیگه بسته نمیشه. یا از فاصله نیم متری توی دستشویی باید پَر بزنی تا دم در، یا بیای بیرون دم پایی ها رو شوت کنی تا در رو بتونی ببندی. بعد نفر بعدی پَر بزنه بره بکن پاش
– بعضی ها اصلا پا دری ندارن (سبک شوت و پرواز رو میرن جلو)
– بعضی ها اصلا قانونی ندارن، با کف برو، پاتو با کفش تو دمپایی بکن و …
– بعضی ها دائم باید فن تو دستشویی کار کنه
– بعضی ها فن بیشتر براشون یک کالای لاکچری حساب میشه که تا روشنش می کنی خاموشش می کنن. فلسفه اشون اینه که کار کنه می سوزه
– بعضی ها باید وقتی از دستشویی میای بیرون در رو ببندی، بعضی ها نه
حالا شاید بگردی مورد های دیگه هم باشه
اما صحبت من اینه که آدم با دقت همون اول باید پروتکل ها دستش بیاد. یا اگر سخته که بفهمه از صاحب خونه بپرسه. (همینم نشون دقته)- حالا شاید به اتیکت هم ربطش بدی اما من آدم با اتیکت هم دیدم که به خاطر اینکه دقت کافی نداره با دم پایی اومده روی پادری. (یادت باشه دستشویی یه مثاله ولی یک مثال واضح و ملموس)
2- سوال های خوب تو ذهنت بیار و تا جایی که می تونی نپرس و خودت با دقت کردن به جوابش برس
چرا ما که 3 نفر توی این اتاقیم 5 تا صندلی هست؟
چرا وقتی فلان کارمند میاد یه کاری ازمون میخاد نمی تونیم بگیم نه؟
دوست من امروز بهم ریخته است، چرا اینجوریه و من چیکار کنم که زیاد امروز اذیت نشه؟
این کاری که انجام دادم، از 10 چه کیفیتی را به خودش اختصاص میده؟ چیکار کنم بالاتر باشه.
چرا محمدرضا شعبانعلی تو اینستاگرام کپشن می نویسه به فارسی، مثل من نیم خط اولش بالا نیست بقیع اش بیاد پایین.
تو سایت شعبانعلی اگر کامنت بذاری، یکی بهت جواب بده برات ایمیل میاد. من هم می خوام. باید چیکار کنم؟
فرق دوغ کاله و آلیس دقیقا تو چیه؟
چرا اکثرا ساعت رو رو دست چپشون می بندن؟
چرا ساعت های تبلیغاتی همه 10:10 رانشان می دهند؟
چرا فلانی سر میز رفت نشست اونجا؟
چه رنگی به پوست من میاد؟
و در نهایت بیشنهاد می کنم اگر تونستی سریال های شرلوک هلمز و پواور را کامل ببینی. خیلی کمک می کنه به قدرت مشاهده.
هر متنی را که می بینید سریع غلط املایی و تایپیش را در بیارید.
ممنون حمید جان بابت پاسخ جامع و کاملت، برا من فکر کنم مشکل همون تمرکز هست که بعضی وقت ها ندارم.
سایدبار کشویی
درباره من
حمید طهماسبی هستم.
علاقهمند به کارآفرینی و مدیریت
در این سایت سعی می کنم از تجربیات و مشاهدات خودم در مورد کسب و کار و زندگی روزمره بنویسم. (برای خواندن درباره من کامل تر کلیک کنید)
دسته بندی مطالب
آخرین دیدگاه ها
نوشتههای تازه
لینک های مفید
پربازدید ها