همانطور که می دانید موفقیت حاصل یک یا حتی ده نکته یا عادت نیست. موفقیت حاصل صدها آیتم، عادت و مسائل مختلف است. به همین دلیل دسته بندی به “پازل موفقیت” نام گذاری شد. در این قسمت به سراغ “سخت کار کردن” می رویم.
قبل از اینکه مطلب را شروع کنم، یک خاطره از زمان کنکورخودم بگویم. زمانی که به کلاس کنکور می رفتم استاد فیزیک سر کلاس می گفت: کسایی (کسانی) که درس خون نیستن نیان کلاس من. من در حد 100% زدن فیزیک درس میدم. این کلاس ها مال اون بدبختیه که دوست داره بره دانشگاه سراسری یا اونایی که پول نمی خوان بدن به دانشگاه آزاد یا ندارن که بدن. اگر درس خون نیستنید سر کلاس من نیاین. اذیت میشین.
صحبت های من هم در این پُست بیشتر برای آن دسته از کسانی هست که می خواهند در کار خودشان موفق ترین باشند، نه کسانی که موفقیت را در تعادل در زندگی می بینند.
یکی از مشکلات بزرگ خیلی از ما ها این است که خیلی کار می کنیم سخت کار می کنیم اما به این شکل (تصویر پایین). بعد هم می گوییم از صبح تا شب در تلاش هستیم اما آخر هم به آن که باید نمی رسیم.
تلاش های بیهوده.
گاهی اوقات دوستانی می گویند من از صبح تا شب میدوم برای اهدافم اما به هیچ کدام نمی رسم، می گویم: عزیز من شاید داری روی تردمیل می دوی.
زمانی که کارهایمان را دائما عوض کنیم و از این شاخه به آن شاخه بپریم عاقبت به صفر می رسیم.
زمانی که در هر زمینه ای مطالعه داشته باشیم و یادگیری ما در زمینه های مرتبط نباشد باز هم عاقبت به صفر می رسیم.
ما به یک اتحاد کامل درونی و بیرونی نیازمندیم.
هم راستایی در یادگیری
هم راستایی در اقدام
هم راستایی در روابط
هم راستایی در تفریحات
هم راستایی با اهداف
هم راستایی با رویاها
هم راستایی با …
حالا می توانیم بر روی حرکت کردن خود حساب کنیم.
پس در دل سخت کار کردن، باید بدانیم که تمام موارد بالا هستند والا باری به هر جهت بودن و سخت کار کردن، معنی آن سخت کار کردنی که ما مد نظرمان هست نمی تواند باشد.
در دل توصیه به سخت کار کردن، هوشمند کار کردن هم هست.
یکی از مزایای سخت کار کردن این است که باعث می شود جبران خیلی از کمبود های ما بشود.
جبران کمبود مالی
جبران کمبود مهارت
جبران نقص در کارتیمی
جبران کمبود آگاهی
جبران کمبود تجربه
جبران کمبود دقت
جبران کمبود هوش
جبران کمبود استعداد
جبران کمبود …
سخت کار کردن یعنی همان زمانی را که مقید شده ایم به کار کردن، فقط و فقط کار و کار و کار و کار کنیم و دیگر هیچ. با توجه و دقت 100%
به نظر من سخت کار کردن یک مزیت استراتژیک شگفت انگیز و معجزه آمیز است.
با تشکر
2 دیدگاه روشن سخت کار کردن
سلام
خیلی وقته مطالبتون رو دنبال میکنم.
تلنگرهای عمیق و البته درد آور.
این موضوع سخت کارکردن حداقل برای من خیلی پیش اومده. از اینکه قبل ترها خیلی راحت برای ساعت ها روی یک موضوعی متمرکز میشدم تعجب میکنم. ولی الان متاسفانه برآیند کارهای روزانه جهش چشمگیری رو ایجاد نمیکنه. البته به نظرم باید یک همت اساسی کرد برای عوض کردن مدل ذهنی در مدیریت زمان و اینکه بدونیم زمانی که از دست رفت دیگه برنمیگرده.
من چون یه کم تنبلم و سخت کار کردن باعث میشه به کارهای دیگم نرسم! مدتیه برای انجام وظایف و کارهای دشوار سعی میکنم به روش متخصصین اون حوزه عمل کنم. یعنی تصور میکنم یک فرد حرفه ای و متخصص برای انجام همان کار مشابه و سختی که من انجام میدم تو ذهنش چی میگذره وطرز نگرشش به مساله چگونه است. یه جورایی به روش نرم به جنگ کارهای سخت میرم و این روش بعضی وقتا حجم کارم رو کمتر میکنه و برخی مواقع با اینکه حجم و سختی کار رو کمتر نمیکنه ولی انجام کار رو برام لذت بخش میکنه. البته سختی کار پیدا کردن نوع نگرش متخصصینه که پای حرف این بزرگان نشستن تا حدی کمک میکنه.