دوستی داشتم که از تصمیمات که خانواده می گرفت و صحبت هایی که می کردند، همیشه گله می کرد.
به من می گفت: آن سالی که من دانشجو بودم می توانستم فلان ماشین را بخرم، پدرم گفت نه بیا کمکت کنم آپارتمانی بردار. حالا آن آپارتمان هنوز آماده نشده و کماکان قسط می دهیم ماشین هم که گران شده و دیگر نمی توانم آن ماشین را تهیه کنم.
بعد از آن ماجرا آن دوست من همیشه استدلالش این بود که هر کاری که دوست داری انجام بده و فقط به لحظه حالت و جوانیت فکرکن.
من نمی گویم این حرف درست است یا غلط
صحبتم این است، به فرض که آن تصمیم درست از آب در می آمد، ما باید دوباره آن را تکرار می کردیم؟ درست بودن یا غلط بودن یک تصمیم به خیلی مسائل بازمی گردد. اگر با این دید به همه مسائل نگاه کنیم پس آنچه را هم که می خواهیم می بینیم.
چشم پاسخ سوالی را می بیند که ذهن اول پرسیده باشد و گوش، پاسخ سوالی را می شنود که ابتدا ذهن آن را مطرح کرده باشد
محمدرضا شعبانعلی
برخی از مواردی که در بر روی تصمیم گیری های ما می توانند اثر بگذارند:
- زمان
- سن
- افق فکری
- اهداف
- اطرافیان (جامعه)
- میزان توان مالی
- شرایط محیطی
- سیاست های دولت
- مکان جغرافیایی
- اطلاعات در دسترس
- انگیزه و روحیه
- دلایل (اهداف با دلایل فرق دارند)
البته به نظرم، در کل نمی توانیم بگوییم چه تصمیمی درست است و چه تصمیمی غلط. شاید این یکی از اسرار سر به مُهر روزگار است.
با تشکر
2 دیدگاه روشن باور کن این ها قابل استناد نیستند
من فکر می کنم در این جغرافیا شرایط محیطی خیلی روی تصمیمات ما اثر میگذارندو خیلی نمیشه بعد از تصمیم گیری بگیم اگر اون یکی کار رو می کردم بهتر بود. از کجا معلوم؟ شاید اون هم با یک مشکل بیرونی دیگه به نتیجه نمی رسید. در کل من فکر می کنم بهتره موقع تصمیم گیری با حداکثر آگاهی ممکن تصمیم بگیریم. بعد اگر موفق هم نبود میگیم من تلاشم رو کردن و با اطلاعات اون روزم همین تصمیم رو گرفتم. بیخیال بقیه اش
مجید جان با شما موافقم
اما بررسی مسائلی که حتی از زمان آن هم گذشته و دیگر کاری از دستمان برنمی آید هم به قدرت تحلیل ما در آینده کمک خواهد کرد.