کسب-و-کار-آنلاین

چی شد وارد کسب و کار آنلاین شدم؟

عید ۹۱ بود، تو باغ نشسته بودیم، که یکدفعه محمد دست کرد از تو کیفش یک پکیج درآورد.

گفت: از این به بعد می خوایم آنتی ویروس بفروشیم.

گفتم: آنتی ویروس چی هست اصلا؟

(این برهه زمانی که دارم براتون تعریف می کنم کلا من از تکنولوژی هیچی نمی فهمیدم)

گفت: دیدی لپ تاپت دائم خراب میشه، می بری ویندوزش رو عوض می کنی. اگر این رو نصب کنی دیگه ویندوزت خراب نمیشه.

 

 

فلش بک بزنیم به اینکه محمد کیه؟

اولین بار محمد رو ۱۸ اذر ۸۸ دیدم. تاریخش خوب یادم هست چون از اون موقع من وارد کار حرفه ای فروش و بازاریابی شدم. محمد متولد ۶۴ بود (۴ سال از من بزرگتر). بسیار بیزنس من، کاربلد، صبور، آگاه و کار کرده بود. به قول خودش میگه من از cd فروشی و پادویی به اینجا ها رسیدم. محمد خیلی خلاق و ذهنش خیلی باز بود. رقبا رو خوب رصد می کرد، استراتژی خوب می چید. واقعا تو کار خودش جزو بهترین ها بود .همیشه برای من وقت می گذاشت و چیزهایی که بلد بود را یادم می داد. همیشه دنبال راه میانبر بود و همیشه هم پیدا می کرد. کارهایی می کرد که وقتی تعریف هم می کرد باز من نمی فهمیدم دقیقا چه کار کرده. از مسائل و نکاتی باگ در می آورد که واقعا تیز بینی خاصی لازم داشت.

 

من که دیگر تصمیم داشتم وارد کارهای تخصصی رشته خودم یعنی عمران بشوم زیاد شوق نشان ندادم. به اصرار حبیب من هم وارد کار بازاریابی آنتی ویروس شدم. حبیب آن سال ها بوشهر کار می کرد و من هم شیراز بودم.

حدود چهار پنج ماهی گذشته بود، و من خیلی کم برای این موضوع وقت می گذاشتم و حدودا پنج مغازه را ویزیت کرده بودم. آن سال تابستان من عملی داشتم و به مدت یک هفته کاملا خانه نشین بودم. آن زمان فروش ها برای ما sms می شد و من می توانستم بفهمم چه چیزهایی فروش رفته و درآمدم چقدر است. در این یک هفته که خانه نشین بودم چندین sms برای من آمد که درآمد من در آن هفته حدود ۳۰۰ هزار تومان شد (برای من رقم قابل توجه ای بود). به خودم قول دادم که وقتی از تخت پایین آمدم حسابی بچسبم به همین کار. حالم که بهتر شد دیگر بر سر پروژه عمرانی که کارآموزی می کردم، نرفتم. در عرض یک سال با کمک حبیب و مصطفی توانستیم شهرهای تهران، مشهد، اصفهان، کرمان، بندرعباس، بوشهر و چند شهر دیگر را هم بگیریم. برای مدیریت بهتر کارها در اواخر سال ۹۲ دفتر اول را راه انداختم. در تابستان سال ۹۳ حدود ۹۵% فروش کل شرکت از تیم ما بود.

از تابستان سال ۹۲ با محمد در مورد اینکه خیلی بهتر است که با هم در شرکت شریک باشیم و این باعث رشد بهتر می شود، صحبت کردم. با توجه به اینکه کلی قول و وعده داده بود، هیچ کدام عملی نشد،تا تابستان ۹۳ که دیگر نسبت به ادامه بیزنس با محمد حسابی دلسرد شده بودم. دیگر ادامه این همکاری را در اینده اصلا روشن نمی دیدم. از طرفی دیگر تابستان ۹۳ اوج درآمد من بود و از لحاظ مالی کاملا دستم باز بود. دائما به این فکر می کردم که چه چیزی می تواند جایگاه ما را در بازار به خطر بیاندازد. آن زمان بود که بیشتر به فضای آنلاین نگاه جدی کردم و تصمیم گرفتم که سایت فروش آنتی ویروس اورجینال راه اندازی کنم.

 

با تشکر

حمید طهماسبی

 

4.8/5 - (11 امتیاز)

4 دیدگاه روشن چی شد وارد کسب و کار آنلاین شدم؟

  • سلام جالب بود منم ۲ سالی هست وارد کسب کار آنلاین شدم
    انشالله همه موفق باشن
    چاپیزود

  • جناب آقای طهماسبی سلام

    شغل جدید من ابداع و اختراع و نوآوری در زمینه ها و حوزه های مختلف است . از اینرو قصد واگذاری و فروش تمام نوآوری هایی که طراحی می کنم را دارم . بنابراین از شما درخواست بازاریابی و فروش نوآوری هایم را دارم . خواهشمندم پاسخ خود را به شماره تلگرام زیر ارسال نمایید .

    تلگرام : 09155510759

  • باهات موافقم.
    خیلی از اصول کاری رو ازش یاد گرفتم.
    اینکه از بچگی چطور مستقل بود اون سالها بهم انگیزه میداد تا ساعت‌های بیشتری کار کنم.
    جرقه بازاریابی و فروش رو اون تو سرم انداخت.
    یادش بخیر
    صفر تا صدش باخودت!

  • سلام جناب طهماسبی
    در مورد تجربه تون در بازاریابی و فروش هم اگه ممکنه بنویسید، مرسی

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.