چند مدت پیش داشتم به این موضوع فکر می کردم که چرا از گل های مصنوعی انقدر که باید استقبال نشد و در مکان های زیادی آن را نمی بینیم. در صورتی که روی کاغذ ایده ی بسیار خوبی است.
شما یکبار هزینه می کنید و همیشه زیبایی یک گل را به صورت دائمی دارید.
به نظر من همین موضوع که به عنوان نقطه قوت آن بیان شده، نقطه ضعف اصلی آن محسوب می شود.
گل مصنوعی همیشه مانند روز اولش است، بدون نیاز به مراقبت و نگهداری، بدون نیاز به آب و نور
واقعیت این است که ما انسان ها نسبت به اشخاص یا اشیایی که دائمی و ابدی هستند حس خوبی نداریم، شاید به همین دلیل است که به برندها هم توصیه می شود که خود را بدون مشکل نشان ندهند و هر از گاهی از شکست های کوچک خود، گزارشی منتشر کنند. حتی برای پرسنال برندها هم این نسخه پیچیده می شود که برای اینکه مخاطب با شما همراه تر شود، خودتان را بدون مشکل و در تمام سطوح سرآمد جلوه ندهید.
همین رفتار را در افراد بالغ هم بیشتر می بینیم، متواضع ترند وبی ادعا و به دور از نشان دادن خود به صورت بی عیب و نقص. اما در ما جوان تر ها هنوز شوری هست که بعضی وقت ها به خودمان می گوییم: چرا باید این ضعفم را بروز دهم؟
و همان می شود که بعضا جریاناتی در زندگی برایمان پیش می آید که برای خود واقعیمان نیست، بلکه برای خودِ ساختگی (یا مورد علاقه ما) است و چون بعد از مدتی ما آنطور که وانمود می کنیم نیستیم، اطرفیان این حس مصنوعی بودن و به دور از اصالت را از ما می گیرند. همین می شود که بعد از مدتی از آن جمع یا افراد طرد می شویم.
زیبایی گل، به مراقبت و نگهداری و احتیاج به آب و غذاست . حتی پژمرده شدن و در نهایت مُردن.
با تشکر
حمید طهماسبی