چرا و چه مطالعه کنیم؟

چرا و چه مطالعه کنیم؟

مدتی هست که در بین اطرافیانم این سوال را زیاد می بینم و دوست داشتم که تمام آن پاسخی که به نظرم می رسد را یکجا جمع کنم و در یک مطلب آن را منتشر کنم.

چرا باید مطالعه کنیم؟ چه چیزی مطالعه کنیم؟

 

در ادامه من نظر شخصی خودم را در مورد این دو سوال کلی می نویسم.

 

چرا مطالعه کنیم؟

دلایل بسیاری برای مطالعه وجود دارد که بهتر است (می بایست) مطالعه داشت و برای به روز بودن و بالابردن سطح آگاهی وقت گذاشت.

 

۱- به همان دلیل که ورزش باید کرد

شاید در همین پنجاه یا صد سال پیش ارزش ورزش کردن به میزان الان نبود، به دلیل اینکه تکنولوزی تا این حد پیشرفت نکرده بود و ما به این اندازه بی تحرک نشده بودیم. استفاده از ظرفیت حداکثری برای ماهیچه ها در این زمانه وجود ندارد. حداکثر استفاده ما راه رفتن، برخاستن از رختخواب، بلند کردن یک سری اشیای ضروری و خیلی سبک (بشقاب، چنگال، لپ تاپ و …) و شاید بالا و پایین رفتن پله باشد. پس عضلات کمر، شکم، سینه، جلو بازو، گردن و … تکلیفشان چه می شود. باید خودمان سعی کنیم با ورزش کردن و انجام یکسری حرکت های تصنعی و ساختگی (چون این حرکت ها برای همان عضلات انجام می شوند) به تمام عضلاتمان بها دهیم و نگذاریم در روزمرگی غرق شوند و بی استفاده بمانند تا دیگر توانی برایشان نماند.

حالا مغزمان را چگونه تقویت کنیم؟

با مطالعه و خواندن مطالب مختلف می توانیم مغز خود را درگیر کنیم و آن را ورز دهیم. درگیری که خودخواسته است و باعث می شود که بر اثر استفاده شدن تضعیف نشود. کلمات و جملات برای مغز ما همان نقش دستگاه های ورزشی، دمبل و وزنه و … را دارد. با مطالعه کتاب های انسان های دیگر این امکان به ما داده می شود که بتوانیم دنیا را از چشمان آن ها ببینیم. با تحلیل های آن ها و نکات و مواردی که آن ها می بینند بیشتر آشنا شویم. زمانی که در سایت ها امکان خواندن کامنت هست فرصت بسیار خوبی است تا تجربه های مشترک حول ان موضوع را از دیگران بخوانیم که هم مطلب برای ما تثبیت شود و هم با خواندن تجربیات دیگران برای ما تقویت شود.

 

۲- افزایش دایره لغاتمان

هر چه ما تعداد کلمات بیشتری بلد باشیم بهتر می توانیم نیازمان را ابراز کنیم و حرفمان را به دیگران بفهمانیم. در جملاتی با ترکیب بهتر و زیبا تر می توانیم آن ها را بیان کنیم. تعداد کلمات بیشتر به همراه وسواس کلامی در نهایت به تسلط کلامی ما کمک می کنند. کمتر پیش می آید بگوییم نه نه منظورم را بد رساندم یا بگوییم نمی توانم حسم را در قالب کلمات بگنجانم. پس نه تنها در کسب و کار دچار سوء برداشت های بیشتری نمی شویم بلکه در زندگی هم پس از دیدن نیمه گمشده ی خودمان (به فرض که وجود داشته باشد) می توانیم از حسی که به او داریم و احساسات و عواطفمان برای او بهتر بگوییم. در نتیجه می توانیم سعادت همراه داشتن نفر دیگری که هر بار به او نگاه می کنیم، انگیزه ما چند برابر می شود و تمام خستگی از تنمان به در می رود را داشته باشیم.

مردم سطحی نگر شاید به این افراد چرب زبان یا زبان باز بگویند.

به دو دلیل جمله بالا را نمی شکافم و بررسی نمی کنم، چون کلمه “مردم” در آن هست و بررسی بیشتر معنی کلمات “چرب زبان و زبان باز” خود نشان از اهمیت همین کلمات برای را برای من دارد.

 

[لینک مرتبط: دستورالعمل مواجهه با غولی به نام مردم (قسمت اول) ]

[لینک مرتبط: دستورالعمل مواجهه با غولی به نام مردم (قسمت دوم) ]

[لینک مرتبط: چرا دستورالعمل مواجهه با غولی به نام مردم را می‌نویسم؟ ]

 

بعضی وقت ها به مفهوم کلمات انگلیسی که نگاه می کنم واقعا به این باور می رسم که هر کس که یک زبان دیگر بلد است، انسان دیگری است. چند مدت پیش داشتم به تفاوت سه کلمه mad، insane و crazy نگاه می کردم. هر کدام معنای متفاوتی دارند و در زمان و حس و حال متفاوتی استفاده می شوند، اما برای ما فارسی زبان ها ترجمه هر سه آنان “دیوانه” است.

 

چه چیزی مطالعه کنیم؟

به نظرم سوال بهتر این است که “چه چیزهایی مطالعه کنیم؟”. مطالعه برای من بر دو راه تقسیم می شود و هر دو هم به صورت موازی بدون هیچ گونه تقدم و تاخر.

 

۱- مطالعه در زمینه مواردی که اکنون نیاز ما هستند

به نظر من اکثر کسانی که رو به مطالعه می آورند جزو همین دسته هستند. یعنی مطالعه می کنند چون در مشکلی گیر افتاده اند و چنانچه از آن رهایی یابند مطالعه را کنار می گذارند تا مشکل بعدی. من نه می گویم این خوب است نه می گویم بد. این نیاز است و باید به هر صورت رفع شود. اما حقیقت این است که زندگی ما هر سال از سال قبل پیچیده تر می شود (خصوصا با در نظر گرفتن اینکه تمام دنیا با هم در ارتباط و متصل هستند) و نمی شود به شیوه پدرانمان فقط با کمک گرفتن از تجربه بزرگ تر ها و کمی دقت بیشتر به نقطه مطلوبی رسید. بازی زندگی بسیار پیچیده تر و مسائل بیش از پیش در هم تنیده تر شده اند. اگر مطالعه صرفا براساس نیاز پیش رود، امروز مشکل را حل می کنیم اما چند مدت دیگر به دام مشکلی با جنس متفاوت و بزرگتر می افتیم. به نظرم این درست نیست که ما همه انرژی خود را برای پیدا کردن راه حل برای مشکلات بگذاریم.

 

۲- آماده سازی خودمان برای آینده ای بهتر

این نوع مطالعه بیشتر برای این است که بتوانیم با مدل های ذهنی بیشتری آشنا شویم. بتوانیم مسائل را با نگاهی متفاوت ببینیم و حتی قبل از بوجود آمدن آن ها بتوانیم برای آن ها چاره جویی کنیم یا از رخ دادن آن ها جلوگیری کنیم. بتوانیم خود یادگیری را به عنوان مهارتی مهم یاد بگیریم.

بهتر است که ما بتوانیم در کنار حل مشکلات یک سری آموزش های پایه را ببینیم تا در آینده در دست اندازهای کوچک زندگی گیر نکنیم و هر مسئله ای برای ما به یک دغدغه ای که ما رافلج کند تبدیل نشود. زمانی که ما آموزش های پایه را ببینیم چند اتفاق خوب می افتد:

  • از بوجود امدن مشکلات پیشگیری می کنیم
  • مسائل را بهتر می توانیم حل کنیم (حل مسئله)
  • معمولا مسائلی ما را به چالش می کشد که برای دیگران سختی حل آن بیشتر است

 

مطالعه از منابع خوب و معتبر بسیار می تواند آینده ما و افراد اطراف ما را بهبود ببخشد.

 

با تشکر

حمید طهماسبی

 

4.7/5 - (14 امتیاز)

9 دیدگاه روشن چرا و چه مطالعه کنیم؟

  • با سلام
    مطالب بسیارمفید بود.
    متشکرم

  • درود،مطلب عالی بود ولی ای کاش در پایان نوشته بودید چه کتاب هایی را مطالعه کنیم .پیدا کردن کتاب خوب برای من شده یک دردسر، اکثرا یا حرف های کلیشه ای هستند یا حوصله سر بر و بدون جذابیت
    میشه چند تا کتاب خوب معرفی کنید؟

  • سلام
    مطلبتان شروع خوبی داشت اما کاش در انتها کمی صریح‌تر یا مبسوط‌تر در مورد آموزش‌های پایه صحبت می‌کردید.
    حتی می‌توانید یک مطلب جداگانه در این رابطه بنویسید یا اینکه، لینک مطالب مرتبطتان را در این جا قرار دهید.

    ولی باز هم ممنون

  • مطالعه برای من مثل نفس کشیدنه. و روز به روز هم بخاطر سرعتی که تغییرات محیط داره حیاتی تر میشه. گاهی اینقدر سرعت تغییرات برام زیاده که حس میکنم دچار کمبود مطالعه شدم( مثل تنگی نفس) و تا زمانی رو خالی نکنم و چهارتا مطلب درست نخونم زندگیم عادی نمیشه.
    ولی مهم ترین چیزی که تا حالا یاد گرفتم اینه که مطالعه ای سودمنده که ذهن منو قلقلک بده و منطقه امنم رو به خطر بندازه نه اینکه مهر تاییدی باشه بر تئوری های ذهنیم.
    سپاس

  • ممنون از پرداختن به مسائلی که باید یاد بگیریم به هر بهانه ای بهشون بپردازیم
    برای من مطالعه که بیشتر برمیگرده به کتاب خوندن ,به دلیل لذت از پنجره ی نگاه دیگران مسائل رو دیدن هست اما به نظرم باید به فکر راه های جدیدی برای توسعه ی هم خوانی باشیم ,هم لذت یادگیری رو بالاتر میبره و هم حداقل 3 نگاه متفاوت(نویسنده,مخاطب و خودمون) رو میشنویم

  • من همیشه درجواب اینکه چرا مطالعه کنیم به دوستام همون مثال ورزش کردن رو میزنم و میگم که مغز هم به فعالیت نیاز داره تا از کار نیوفته حتی اعتقادم بر اینه که نباید مغز رو آکبند تحویل خدا داد.
    توضیحاتتون خیلی کامل بود ممنون از اینکه اطلاعات ناقص منو در زمینه مطالعه کامل کردین.

  • سلام مرسي از اين مطلب تا الان اينجوري به قضيه نگاه نكرده بودم.
    من دليل مطالعاتم بيشتر (ميتونم بگم ٩٠٪‏) از جنس اماده سازي براي اينده هست، نياز به اطلاعات روزمره رو معمولا از راه سرچ اينترنتي بدست ميارم كه واسه من تا الان مفيد بوده.

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.