نفر اول، نفر دوم و نفر سوم
شاید هم سریع یادمان به مدال طلا، نقره و برنز بیافتد. قبلا در مورد “اصل رتبه یک” نوشته بودم و در آنجا با چند مثال توضیح داده بودم که اختلاف نفر اول و دوم در باطن و واقعیت چقدر زیاد است.
در کارگاه زندگی شاد متمم هم خواندیم که شادی ناشی از مدال برنز بیشتر از شادی ناشی از مدال نقره است. چون آن کس که نقره گرفته دائما به این فکر می کند که اگر کمی بیشتر تلاش کرده بودم یا بخت با من یار بود می توانستم اول باشم. اما نفر سوم به خود می گوید نزدیک بود که چهارم بشوم، باز هم خوب است جزو ۳ نفر اول هستم.
این ماجرا یا شاید بشود گفت اصل، در پلتفرم ها بیشتر دیده می شود.
همانطور که می دانید پلتفرم، مغازه ساندویچی نیست که در یک راسته چند مغازه باشند و همه آن ها هم سالیان سال فعالیت کنند و مشتری خود را هم داشته باشند و …
در یک کسب و کار به صورت پلتفرم، یک یا حداکثر دو بازیکن می مانند.
قبلا کمی در مطلب “اسنپ …” در این مورد توضیح داده بودم.
به کسب و کار دیجی کالا و بامیلو دقت کنید. چقدر اسم دیجی کالا را می شنوید، چقدر بامیلو؟ مقایسه رتبه الکسا ایران (۳ – ۱۶)، دانلود اپ اندورید از بازار (۲میلیون، ۲۰۰ هزار)
دیگر بامیلو در خواب ببیند که بتواند سهم بازار قابل توجهی از بازار دیجی کالا را بگیرد.
کسب و کار کافه بازار و مایکت را بررسی کنیم (شاید حتی بعضی ها بگویند مایکت چیست). مقایسه رتبه الکساایران (۷۱ – ۴۰۴)
ایرانسل و همراه اول هم چنین سایت هایی دارند که قرار بود مرجعی برای دانلود اپلیکیشن ها شوند. با بودجه های میلیادری برای تبلیغات
برای ایرانسل، چارخونه و برای همراه اول، اول مارکت هست. اگر بگوید حتی تا به حال اسم این ها را هم نشنیده بودید باور می کنم. در کسب و کار پلتفرم، وقتی روی رتبه یک بایستی، حتی ایرانسل و همراه اول (که بعید می دانم کسی پیدا شود و بگوید این ها مشکل بودجه دارند) هم که باشی کاری از دستت برنمی آید.
اسنپ و تپ سی که هر دو تاکسی های آنلاین هستند، دانلود اپلیکیشن ها به صورت (۶ میلیون – ۲ میلیون)
شاید بهتر باشد که تپ سی به فکر فیچر های جدیدی باشد، اما در این قسمت یعنی کسب بازار از تاکسی های دربستی آنلاین باید قید سهم بازار بیشتر را بزند.
کسب و کار الوپیک و اسنپ باکس: به دلیل اینکه اسنپ باکس درون خود اپ اسنپ هست نمی توان آمار دقیقی از میزان نصب اپ او داد. اما شاید بتوان نتیجه گیری خوبی از اینستاگرام این دو داشت. اینستاگرام الوپیک (۴۱K) اینستاگرام سفیران الوپیک(۴۸K)، اینستاگرام اسنپ باکس(۶٫۵K)
مگر همین اسنپ نیست که این روزها می شود گفت برندترین و معروف ترین کسب و کار اینترنتی ایران است، اما در بازار پیک موتوری سهم خاصی را نتوانست از الوپیک بگیرد. اسنپی که مجال نفس کشیدن به تپ سی نداده، اینجا بسیار بازیکن کوچک و ضعیفی می شود.
کسب و کار اسنپ فود و ریحون را بررسی کنیم. میزان دانلود اپ ها (۵۰۰هزار – ۱۰۰ هزار)
حجم وسیع تبلیغات اسنپ فود علاوه بر کاربر پسند بودن اپلیکیشنش، مجالی برای ریحون نگذاشته چه برسد به چیلیوری از پرتفولیو نت برگ
دیوار و شیپور را رقیب هم می دانند، اما به نظر من کاملا غلط است. دیوار به حدی سهم بازار را به خود تعلق داده و از شیپور سبقت گرفته که جانی برای شیپور نمانده. حتی زمانی که شیپور خواست کمی تخصصی تر بر روی ماشین کار کند دوباره با پلتفرم دیوار و باما به بن بست رسید.
معمولا در کسب و کارهایی که مدل پلتفرم دارند به سختی می توان لیدر بازار بود، اما خیلی سخت تر است که کسی بتواند جایش را بگیرد.
مطلب مرتبط: پلتفرم، مارکت پلیس و تجارت الکترونیک
با تشکر
حمید طهماسبی
1 دیدگاه روشن نفر دوم، اولین بازنده است
حمید از دید درونی هم به پلتفرمها نگاه کنیم بهتر است فقط یک نفر بازیگر اصلی میدان باشد. اگر چه لغت انحصار و مونوپولی برای ما بار منفی دارد ولی انحصار برای مصرفکنندگان و تامینکنندگان منافع زیادی دارد.
مثلاً اگر امروز سه موتور جستجو داشتیم که هر کدام 30 درصد بازار را در اختیار داشت هم برای من کاربر سخت بود که برای پیدا کردن یک محتوا به سه بار در سه سایت مختلف سرچ کنم و هم به عنوان تامینکننده یا مدیر سایت بسیار زمانبر و دشوار بود که سایتم را برای سه موتور جستجو سئو کنم.
هر سه پلتفرم میخواستند قوانین خودشان را داشته باشند بعد چطور میتوانستیم محتوا خود را تغییر دهیم که هر سه موتور جستجو خوشش بیاید؟ یک آشفتگی به وجود میآمد.
خاصیت پلتفرمها این است که همهی تامینکنندگان را یکجا جمع میکنند.
مثل یک پاساژ بسیار بزرگ که همه لباسفروشیهای ایران در آن جا مغازه داشته باشند این برای مصرف کننده خوب است چون با یکبار رفتن به این پاساژ میتواند همه مدلهای لباس را امتحان کند و مجبور نیست چند پاساژ مختلف را تست کند. اصلاً فلسفه پاساژ نسبت به مغازه داخل خیابان همین است.