بی تو، مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم شدم آن عاشق دیوانه که بودم در نهان خانه ی جانم گل یاد تو درخشید باغ صد خاطره خندید عطر صد خاطره پیچید یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم ساعتی بر لب آن جوی نشستیم تو همه راز جهان ریخته در چشم …
برچسب: شعر
امروز در حال گشت وگذار و تعیین اسم برای کسب و کاری بودم که برخورد کردم با اصطلاح “کج دار و مریز” من فکر می کردم “کج دار و مریض” هست این جمله. گویا نه تنها من بلکه خیلی ها این اشتباه را می کنند. به معنای اینکه ظرف را کج نگهدار و مراقب باش نریزد. رفتــم بـه سـر تـربت شمس تبـریـــز دیــدم دوهــــزار زنگیــــان خونــریـــز هر یک به زبان حال با من …
آخرین دیدگاه ها