آموزش

اگر وزیر بودم …

در ابتدا این مورد را بگویم که من اصلا از کارهای دولتی خوشم نمی آید، نه اینکه بد باشند، سلیقه من نیستند.

این نوشته را به عنوان یک فکر کردن با صدای بلند در نظر بگیرید.

به نظر من این وضع جامعه درست نمی شود تا زمانی که کار متفاوتی برای آموزش در سنین پایین اتفاق بیافتد. پس امروز نظر من این است که مهمترین جا، مدارس هستند، در نتیجه مهمترین وزارت خانه، وزارت آموزش و پرورش است.

به عنوان یک فرض: اگر روزی به من پیشنهاد وزارت می شد، وزارت آموزش و پرورش را انتخاب می کردم. در آنجا بر روی چند زمینه پا فشاری بسیار می کردم و جزو ستون های اصلی قرار می دادم (من در اینجا ریاضی و فیزیک را نمی آورم چون به نظرم به اندازه کافی بر آن ها اصرار شده است)

آموزش و پرورش

1- روانشناسی:

یکی از بزرگترین مشکلات فعلی جامعه ما روان ناسالم است و بدتر اینکه ما هنوز نمی دانیم که چه کارها و افکار ما سالم و چارچوب مند هستند و کدام ها اختلال و مشکل حساب می شوند.

دلیل متوقف شدن خیلی از کسانی که واقعا افراد پرتلاش و مستعدی بوده اند، مسائل روحی و روانی آن ها است. جای خالی مسائل روانشناسی و آگاهی افراد، بخصوص نوجوانان واقعا در نظام آموزشی خالی است.

واقعا کار معلم پرورشی دقیقا چه بود؟!

2- فروش و بازاریابی:

یکی از مهمترین بخش های هر کسب و کاری (سنتی، صنعتی و استارتاپ) همین فروش و بازاریابی هست، بخصوص بازاریابی.

اینکه افراد بتوانند از فروش حضوری تا مسائل دیجیتال مارکتینگ را به طور سطحی و در برخی حوزه های خاص آن عمیق بدانند واقعا روی درآمد و در پی آن استقلال ایشان تاثیر می گذارد.

3- زبان انگلیسی:

هر کار بزرگ و به روزی را بخواهیم انجام دهیم باید زبان انگلیسی خود را قوی کنیم. برای وصل شدن به سایر کشورها، برای دسترسی به منابع دست اول، برای متوجه شدن از اینکه در غرب و کشورهای یشرفته چه می گذرد.

زبان انگلیسی در مدارس بیشتر مثل درس های گذری به آن نگاه می شود. چرا از کتاب های به روز دنیا استفاده نمی کنند. چرا اصرا دارند خودشان طراحی کنند.

4- اقتصاد:

چرا و واقعا چرا در مدارس در مورد مبانی اقتصادی هیچ صحبتی نمی کنند.

چرا برای دبیرستانی ها حداقل توضیح نمی دهند که وقتی در جامعه نقدینگی زیاد می شود و پول بیشتر دست مردم باشد، در پی آن تورم هم هست (یکی از علل تورم)

چرا نمی گویند که عموما تورم با اشتغال رابطه عکس دارند. پس وقتی تورم بالا رود عموما اشتغال زایی بهتر می شود (پس رکورد نیست یا کم است) و وقتی که اشتغال در یک جامعه دچار مشکل می شود و بالا می رود، تورم قابل کنترل است. و در نهایت ایران دچار مشکل رکود تورمی است. یعنی توامان دچار هر دو مشکل و عدد تورم چهل و خرده ای درصد است (حالا یک عده می گویند بیش از این عدد است مثلا فلان چیز قیمتش 3 برابر شده – به همین دلیل است که می گویم باید اقتصاد بخوانیم) پس در ایران اگر تورم کاهش یابد همزمان اشتغال هم بهتر می شود و در ایران رابطه مستقیم بین تورم و رکود (اشتغال) وجود دارد.

پس نباید امسال بعد از افزایش 57% حقوق ها از بالا رفتن قیمت ماکارونی و نان باگت تعجب کنیم (اما تنها علت این نیست). وقتی در جیب شما 5000 تومان است و در جیب بقیه جامعه 500 تومان، با 5000 تومان خیلی کارهای می شود کرد، چون کمتر کسی این میزان پول دارد، پس ارزش دارد.

یکی از ارزش های منابع با میزان دسترسی به آن مشخص می شود. هر چه کمتر، ارزش منبع بیشتر. به مثال خودمان برگردیم حالا اگر در جیب همه 50000 تومان باشد، آن زمانی هست که با ان پول ماست هم به زور می شود خرید

چرا در مورد زنجیره تامین صحبت نمی شود، چرا نمی گویند دولت آمریکا انقدر نقش مهمی در اقتصاد دنیا دارد.

5- مدیریت:

چه اشکالی داشت اگر کمی برایمان از مدیریت می گفتند.

حداقل فرق مدیر با رئیس چیست، دانش مدیریت چه زیرشاخه هایی دارد

کاربرد استراتژی چیست

منابع انسانی چیست و چگونه با آن رفتار شود

البته می توانستم مورد 4 را در مدیریت مالی زیرمجموعه مورد 5 بگنجانم اما به نظرم باعث میشد که بحث اقتصاد کمرنگ شود و همچنین بازاریابی

6- برنامه نویسی:

واقعا در دنیایی که همه چیز ما با تکنولوژی در هم تنیده است، جای برنامه نویسی نه تنها در مدارس بلکه دانشگاه ها خالی است (منظورم رشته های به جز کامپیوتر و IT هست)

در دوران کارشناسی یک درس 2 واحدی زبان Matlab داشتیم و دیگر هیچ (چرا matlab اخه؟)

برنامه نویسی باعث می شود که ما بهتر بتوانیم چیزهایی که در ذهنمان داریم را خلق کنیم یا به صورت دست و پا شکسته به موجودیت درآوریم تا حداقل بقیه بتوانند ببینند و روی آن نظر دهد و خیلی مزایای دیگر

 

 

  • برای مورد 1 و 2 و 5 که بهترین جا متمم است
  • برای مورد 3 ، یکی از بهترین کتاب های یادگیری زبان انگلیسی، کتاب های American English File هستند.
  • برای مورد 4 تنهایی برای آشنایی مقدماتی کلاس دکتر مسعود نیلی دانشگاه شریف
  • برای مورد 6 هم بهترین جا youtube است

 

پی نوشت : می توانستم هر بخش را خیلی بیشتر و بهتر توضیح دهم اما فرصت جمع بندی برایم نبود، پیش خودم فکر کردم ناقص نوشتن بهتر از ننوشتن است.

 

با تشکر
حمید طهماسبی

4.7/5 - (49 امتیاز)

4 دیدگاه روشن اگر وزیر بودم …

  • آقا حمید جان سلام.
    از همکلاسی شما در مکتب خانه آقای محمدرضا شعبانعلی هستم.
    بابت این مطلب ارزشمند ازتون متشکرم و خصوصا منابعی که در آخر معرفی کردید.

  • سلام آقا حمید
    خوب هستین؟
    کم می‌نویسید اما باکیفیت. و روی موضوعات جالبی هم دست می‌ذارید.
    جسارتا به عنوان کسی که تازه از مدرسه «فارغ» شده می‌خوام منم چندتا مورد به لیست شما اضافه کنم.
    1. مهارت تصمیم‌گیری
    2. تفکر نقادانه
    3. مهارت یادگیری
    4. کمک‌های اولیه (در حد آمپول زدن، بستن شکستگی در سوانح و غیره)

    آموزش اقتصاد کلان واقعا به فهم عمومی مردم کمک می‌کنه (چیزی که خودتون توی متن در موردش حرف زدید). اما یه چیزی که نوجوون‌ها بهش نیاز دارن سواد مالیه. مثلا چرایی و چگونگی پس‌انداز، سرمایه‌گذاری، مدیریت ریسک، بیمه، قوانین کار (هرچند ما توی فنی حرفه‌ای یه کتابی داشتیم که تا حد به مسائل مربوط به کار مثل همین بیمه و قوانین پرداخته بود اما درس بی‌ارج‌وقربی بود و توجهی بهش نمیشد، چه از جانب ما بچه‌ها و چه از جانب معلم)، و خیلی چیزهای دیگه. مثلا اینکه منِ جوون چجوری کارآموزی پیدا کنم. یا وقتی هیچ سابقه‌ای ندارم چجور رزومه‌ای آماده کنم.

    در مورد برنامه‌نویسی واقعا خوب گفتید. به نظرم برنامه‌نویسی حتی اگر در عمل به درد نخوره و باهاش کار نکنیم، درس‌های حاشیه‌ای زیادی داره. طراحی و تحلیل الگوریتم، حل مسئله و دقت مهندسی. مثلا کسی که برنامه‌نویسی کرده باشه خوب می‌فهمه توی یه فرمول ریاضی، بود و نبود یه علامتی مثل پرانتز یا جابجایی‌های ساده چه اثراتی داره.

    در مورد زبان هم باهاتون موافقم. واقعا مسخره ست که این همه سال عربی و انگلیسی «آموزش دادن» اما ما چیزی «یاد نگرفتیم». عربی که تقریبا هیچکس بلد نیست. انگلیسی هم هرکسی بلده یا خیلی خیلی علاقه داشته که تونسته با مدرسه یاد بگیره یا از کلاس زبان و روش‌های دیگه استفاده کرده.

    ممنون بابت مطالب خوبی که می‌ذارید. همیشه مشتاق خوندن حرف‌ها و تجربیات شما هستم.
    شاد و تندرست باشید.

  • سلام
    منم باهاتون موافقم که ناقص نوشتن بهتر از ننوشتن است.
    شما الان به من سوال های خوبی دادین.
    جواب پیدا کردن راحتتره نسبت به سوال پیدا کردن!

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.