مهارت مناسب در زمان مناسب

مهارت مناسب در زمان مناسب [خوشحالم]

خوشحالم از اینکه یک موقعی زمان آزاد داشتم و توانستم این دو کتاب را ترجمه کنم. البته باید بگم که بعید می دانم کسی بیشتر از خود من از این دو کتاب استفاده کرده باشد. امروز که این مطلب را می خوانید این دو کتاب حدود ۳۰۰۰ تا دانلود داشته است. برای منی که نه ادعای مترجم بودن دارم و نه هر نام و صفت دیگری، این موضوع جای خوشحالی دارد. خوشحالم که توانسته ام تاثیر کوچکی بر روی این حوزه (سئو و تجربه کاربری ) داشته باشم.

 

دانلود کتاب تجربه کاربر و نرخ تبدیل
دانلود کتاب سئو محتوا

 

 

مهارت

 

تجربه من از داشتن یک مهارت مناسب در زمان مناسب:

 

سئو

۱- مفید بودن برای کسب و کار:

سئو برای من یک ابزار است، مثل پیچ گوشتی و آچار. سئو به نظر من بازاریابی حساب می شود چون وظیفه اش این است که ترافیک  برای وب سایت ما بیاورد (مانند بازاریاب ها که وظیفه دارند مشتری را تا در مغازه هدایت کنند و نفرات بیشتری را به مغازه سوق دهند).

امروز که این مطلب را برای شما می نویسم در کلمات متخصص سئو ، سئوکار ، سئو کار ، کارشناس سئو صفحه اول گوگل هستم. باز هم می گویم من ادعای سئوکار بودن یا دیجیتال مارکتر بودن ندارم. چون که در سال ۹۴ شخص مناسبی را برای انجام سئو پیدا نکردم تصمیم گرفتم که خودم آن را یاد بگیرم. به نظرم هم که در این راه تا حدودی موفق بوده ام (حداقل شاخص های بیرونی اینگونه نشان می دهند – گوگل).

دانش و مهارت سئو برای من باعث شد تا بتوانم با این اطلاعات، خودم و تیمم را به روز نگه دارم (البته که امروز تیم من از من به روزتر هستند). این مهارت باعث شد که خدمت از ما در ۳ سال کمتر از ۳۰ میلیون تومان هزینه تبلیغات کند (عجیب است و برای من هم غیر قابل باور، چه برسد به شما). رشد کاملا ارگانیک و تمام ورودی ها از گوگل به واسطه سئو مناسب
من به این حرف اعتقاد دارم که امروز بهترین شرکت (اگر نمی گویم شخص چون وسعت کار به قدری بزرگ است که دیگر از شخص و یک تیم کوچک به در است) سئو در ایران هم نمی تواند با این کیفیت سئویی که ما انجام می دهیم، خدمت از ما را جلو ببرد. به فرض آنکه اطلاعات ما در این زمینه تکمیل نباشد، دلسوز بودن و حس مسئولیت ما  آن ضعف را کاملا پر می کند.

پس امروز روز داشتن مهارت سئو برای ما یک مزیت رقابتی غیر قابل تقلید است. از بهترین های سئو ایران در شرکت های رقیب بوده اند و هستند و خواهند آمد، اما آن ها حقوق بگیرند و به هر کسب و کاری فقط به چشم یک پروژه نگاه می کنند. خیلی که با وجدان باشند کار را خود انجام می دهند که رزومه خودشان را پر ستاره تر کنند. آن ها دلسوز کسب و کار نیستند، تلاش شبانه روزی تیم را نمی بینند، شوق و شور و انگیزه جوان های یک شرکت را کامل متوجه نیستند.

 

سئو محتوا را جدی بگیریم

 

سئو باعث شد که هزینه تمام شده حضور در بازار و فروش برای ما به شدت کاهش یابد.

با برنامه ای هم که داریم در ماه های آینده به صورت خیلی جَرَی تر و تهاجمی تر این کانال را پوشش خواهیم داد. اگر امروز این را بازگو می کنم چون می دانم که دیگر کاری از سمت رقبا بر نمی آید.

 

۲- مفید بودن برای شراکت:

اغراق نمی کنم اگر بگویم ماهانه یک الی دو پیشنهاد شراکت خوب (پیشنهاد شراکت های الکی که اصلا من در موردش حرف نمی زنم و تعدادشان را اصلا ندارم) از سمت افراد بسیار قوی در کسب و کارهای مختلف به من می شود. این را نگفتم که بگویم چند پیشنهاد شراکت دارم یا اینکه من چقدر خفنم (من هر کی هستم برای خودم هستم در ضمن به نظر من همه قهرمان زندگی خودشان هستند) این را گفتم تا بدانید داشتن یک مهارت مناسب در زمان مناسب می تواند برای شما چقدر موقعیت ایجاد کند.

 

۳- مفید بودن برای درآمدزایی:

حدودا هفته ای دو سه پروژه هم به من برای سئو پیشنهاد می شود. پس می توانید با داشتن این مهارت حتی درآمد شخصی خوبی هم داشته باشید.

 

این نوشته برای این نبود که بگویم من سئوکار هستم یا اینکه سئو مهارت خوبی است (که هست). روی صحبت من این است که مهارت مناسب در زمان مناسب بسیار به ما کمک می کند تا در کسب و کار و فضای کاری کشور رشد کنیم. پس به نظرم بهتر است مهارت های مرتبط بیاموزیم.

این را هم بدانید که همیشه همیشه در بازاریابی پول بسیار زیادی وجود دارد.

UX (تجربه کاربری)

یکی از کتاب های دیگری که ترجمه کردم تجربه کاربری و نرخ تبدیل  (UX & Convertion Rate) هست. در مورد اینکه چه کارهایی باید انجام شود که حس بهتری به مخاطب بدهد و اینکه کابر بتواند نیاز خود را راحت در سایت ما رفع کند. اگر سئو را بازاریابی در نظر بگیریم، UX را می توان فروش در نظر گرفت. اینکه روزی ۱۰۰۰ نفر به مغازه شما یا سایت شما می آیند (این کار سئو است) دلیل بر این نیست که فروش هم انجام شود. میزان فروش را فروشندگان خوشرو  و در دسترس (UX) با اطلاعات مناسب (محتوای مناسب)  و دکوراسیون داخلی مغازه و زیبایی آن (UI) مشخص می کند. هر چه بتوانید میزان ورودی را بیشتر به خرید منجر کنید می توان گفت نرخ تبدیل (Convertion Rate) را افزایش داده اید.

اینکه کاربر با آن همه زحمت تا پای سایت شما می آید اما گیج می شود و نمی تواند به هدف اصلی خود (سابسکرایب کردن، خرید، گرفتن اطلاعات مناسب و …) برسد و سایت را ترک می کند مشکل را می توان بیشتر از UI/UX دانست.

 

با تشکر

حمید طهماسبی
4.8/5 - (21 امتیاز)

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.