فاندر بودن و مسئولیت های آن | صحبتی با بنیانگذران و مدیران اجرایی

در کل این مطلب بیشتر به درد مدیری می خورد که پوستش درگیر بازی است.

براساس تجربه زیسته خودم میگم که وقتی فاندر هستی و مدیرعامل هم هستی باید تصمیمات خیلی سخت زیاد بگیری. خیلی وقت ها شاید نتیجه اون تصمیات زیاد با روحیه ما سازگار نباشند اما ما می دانیم که آن تصمیم در کل به نفع شرکت است.

به نظرم مهم است که چگونه رفتار کنی، چون همکاران در شرکت به طرز رفتار و صحبت تو نگاه می کنند و همان در کل مجموعه رشد و نمو پیدا می کند.

 

اگر ترسو باشی، ترس را ترویج میدهی

اگر عصبانی باشی، عصبانیت را

اگر با صراحت باشی، صریح گویی و بی پرده صحبت کردن را

اگر محکم باشی و با چالش ها در بیافتی، روحیه جنگنده را ترویج میدهی

 

مسئولیت دیگری هم داری، اینکه همکاران در شرکت بدانند هر وقت اتفاقی بیافتاد در نهایت می توانند به تو مراجعه کنن و خاطرشان جمع باشد که تو پشت ایشان هستی و در همه حال حمایتشان می کنی.

یه سر بریم اردیبهشت 97:

یک روز از شرکت با من تماس گرفتند و گفتند: پول توی حساب گوگل ادز مان صفر شده است در صورتی که ما شارژ داشتیم. بهم گفتن که با شرکت مربوطه تماس گرفتیم گفته که چون ما اخر ماه با شرکت گوگل تسویه می کنیم، در ان لحظه که می خواستیم تسویه کنیم، قیمت دلار بالاتر از آن زمانی بود که شما پرداخت را انجام دادید، آن مبلغ را بابت مابه التفاوت برداشتیم.

من اصلا باورم نمیشد همچین استدلالی

پنجشنبه بود، من خودم شنبه طرفای 10 صبح تماس گرفتم ابتدا خودم را معرفی کردم و سپس شروع به صحبت. واقعا همین داستان را گفتند. برایم غیر قابل باور بود و من هر چه می گفتم باز هم همین استدلال پوچ را  می آورد.

می دانستم که این شرکت به این بزرگی، هرگز این پول را پس نمی دهد. بزارید همین جا بگم که عددی نبود، 20 دلار بود. اما به چند دلیل خود عدد 20 دلار مهم نیست. مهم این بود که این مبلغ باید برمی گشت:

1- من همیشه به خودم می گویم اگر در این سن (آن زمان 29 سالم بود) برای 20 دلار ارزش قائل نباشی و بگذاری راحت این را از تو بگیرند، 5 سال دیگر قطعا سرت شلوغ تر است و بیخیال تر هم شده ای و هم برایت جا افتاده پس بیخیال 2000 دلار میشی، پس 5 سال بعدش بیخیال 20,000 دلار میشی و …
این برای تو تبدیل به الگو می شود، پس همین الان جلویش را بگیر

2- تیم من وقتی به من مراجعه می کند، من باید بتوانم به آن ها نشان دهم که من حمایتتان می کنم، من درستش می کنم، می توانید به من اعتماد و اتکا کنید و حتی آن ها ببینند و یاد بگیرند و خوشان هم در زندگی با جسارت و پیگیر حق ایشان باشند.

3- اینگونه رفتار ها در هر زمان برای خودم آزمایش است، من باید بدانم چه کارهایی چه جاهایی می توانم انجام دهم و چه جاهایی واقعا توانش را ندارم و در جهت درست کردن نقطه ضعف هایم قدم بردارم. چون اعتقاد دارم تا بر مرز توانایی ها قدم نزنیم دقیقا متوجه نمی شوم این مرز نامرئی کجاست

به اون کسی که مسئول ادز اون شرکت بود گفتم، توی گوگل سرچ کن “آموزش گوگل ادورز” (می دانستم لینک یک سایت شخصی خودم است). گفتم دوست عزیز می خواین توی این مطلب کمی از مشتری مداری شما برای مخاطبان بگویم؟
کمتر از 2 ساعت بعد، شارژ به حساب برگشت.

واقعا چاره ای به جز این نمی دانستم و نمی دانم. وقتی منی که شرکتم بسیار کوچک است و اول راهم و کسی من را نمی شناسد، جلوی شرکتی که از سال 83 فعالیت دارد و فقط مزایای شرکتش در آگهی های استخدامی 23 خط است، چه باید بکنم؟!

برگردیم امروز

شاید کسی از بیرون این رفتار را ببینید و خوشش نیاید، اما متاسفانه یا خوشبختانه اینجا کسب و کار است. و زیاد برایش مهم نیست چه کسی خوشش می آید یا برعکس.

بار ها گفتم و باز هم می گویم: (نقل از مهدی نائبی بنیانگذار الوپیک)

کسب و کار مثل جنگ است، فقط گلوله توش نیست

گاهی اوقات شما با افرادی مواجه می شوید و حرف هایی می شنوید که اصلا یک انسان منطقی و با استدلال حتی نمی تواند جلویشان دهان باز کند، چه برسد حرف بزند و متقاعدشان کند (لااقل من این بازی را بلد نیستم)

وقتی هم فاندری و هم مدیرعامل وظیفه ات 3X می شود.

یه سر بریم خرداد امسال:

همین چند مدت پیش توی گروه تلگرامی با یکی از شرکت ها، یکی از همکارن ما تکستی نوشت، یکدفعه (نمی دونم پرسنل شرکت مقابل خودش با لحن بد خونده بود، برداشتش بد بود یا چی) گفت: آقا از موضع بالا صحبت نکن، برو بگو مدیر ارشدت بیاد، اگر هم خودت مدیر ارشد هستی، پس قرار داد کنسله

باید اینجا وارد شد، صحبت کرد وقتی که می دانی همکار ما در شرکت از سردلسوزی آنقدر پیگیر است و واقعا آدم مودبی است.

من که گفتم به درک می تونیم همکاریمون رو کنسل کنیم، اما اجازه نمیدم کسی با بچه های شرکت ما اینجوری صحبت کنه. در نهایت این موضوع با صحبت حل شد و چندین بار از سمت ما پیگیری شد که حتما بدانند ما شرکتی نیستیم که وقتی با اعضای ما بد صحبت شود ما یادمان رود یا پیگیری نکنیم.

یه نکته رو تو پرانتز بگم: به نظر من کلا  کسی که میگه با من از موضع بالا صحبت نکن، خودش مشکل داره. نمی دونم شاید زیاد زدن تو سرش. والا آدم سالم که دغدغه این چیزها رو نداره، مشکل داری بیا راجع به همون صحبت کن. نگاه بالا به پایین چیه دیگه؟!

از امروز بریم 2 سال پیش:

حدود 2 سال پیش بود اگر اشتباه نکنم اکانت های گوگل ادز جی ادزگوگل ادز جی ادز ساسپند شدن، همان موقع بالای سایت یک بنر زدند با این مضمون:

ما در حال پیگیری هستیم، لطفا در صورت امکان خروج پول نزنید

جی ادز دمت گرم

ما هم حدود یک ماه صبر کردیم و باقی پول را خروج ردیم رفتیم با همین شرکتی که الان داستانش رو میگم

نکته توی پرانتز: من الان دیگه اطلاعی از جی ادز ندارم و از سطح خدماتشون بی اطلاعم

 

برگردیم امروز

حالا این روزها درگیر با شرکت ادزی دیگر هستم (حدود 45 روز است). این روزها دوباره اکانت های زیادی ساسپند شدند و این ها هم از تیغ گوگل در امان نبودند، اما با یک تفاوت بزرگ با جی ادز، اینا لحن بدی دارند، و دست پیش را می گیرند پس نیافتند. خلاصه این است که مدیرعامل شرکت رو بسته به درخت رفته دنبال کارهای خودش

این شرکت اعلام می کند ما در تحریم های گوگل هستیم، حالا که اکانت ها بسته شده است. پول شما رفته

این چه صحبت و استدلالی است. همین مبلغی که رفته شما کارمزدش رو هم گرفتی

سوالم این است: چطور وقتی که کارمزد روی ارز خارجی (دلار، درهم، لیر) می گیرید درآمد تابع ارز خارجی و خوردن از تحریم خوب و پر سود است، اما حالا به ما می گویید خوشتان بیاید یا نه، ما در ایران هستم و هم رده کره شمالی، سودان و کوبا هستیم

وقتی من بیشتر اصرار کردم، صحبتی کردند (به قول خودشان آفری دادند) که ایکاش نمی کردند

گفتند بیاید 5 حساب گوگل ادز پیش ما باز کنید از اول (ما 5 حساب پیش ایشان داشتیم) هر کدام 300 دلار پروموشن می گیرند شما اون رو مصرف کنید جای طلبتون

یعنی اینا بدهی خودشون رو با پروموشنی که خودِ شرکت گوگل میده رفع می کنند.

نکته دیگر این هست که باید 1 یا 2 تا 300 دلار شارژ کنی تا اون 300 دلار را بگیری و نکته دیگر ساختن کمیپن ها هستند، مدت زمان learn کردن دارند. یعنی اینکه اگر ما اینکار را بخواهیم بکنیم دیگر دلیل ندارد بعد 2 ماه دوباره اکانت ها را رها کنیم.

از طرف دیگر ما می توانستیم خودمان هم حساب باز کنیم، با این شرکت انجام دادیم که ریسک های تحریم و مسائل اینچنینی برایمان کم شود. پس آن حدود 10% شارژ روی هر دلار بابت چی بود؟ وقتی مدیریت اکانت ها هم با خود ماست

من 10 سال هست که شرکت دارم و آنلاین فعالیت می کنم، 7 سال از این مدت را کاملا در فضای دیجیتال مارکتینگ و استارتاپ نفس کشیدم و با شرکت های IT ایران کار کردم، تا به حال همچین توهینی را تجربه نکرده بودم.

وقتی هم می گویی فلان شرکت قبلا این اتفاق برایش افتاده بود، مثل شما رفتار نکرد بحث را می کشند به صحبت های تکنیکی که اونا اکانتشون مانثلی بوده نبوده ما الان اینجوری هستم و …

تجربه شخصی: وقتی دید کسی که تا دیروز با زبان مشتری مداری با شما صحبت می کرده اما حالا شروع کرده استدلال های فنی – تکنیکی میاره که اصلا ربطی به شما نداره و می خواد بگه مشکل شما این هست که اینا رو نمی دونی. بدونید که خودش میدونه داره چیکار می کنه

اصلا وظیفه مشتری نیست که بدونه نوع اکانت چیه یا پیمنتش چجوریه یا …

من نمی دانم فقط این شرکت اینگونه رفتار می کند یا همه شرکت های ادز ایران با هم بسته اند و به این نتیجه رسیدند که دلیلی ندارد وقتی حساب ها ساسپند شد خودمان جوابگو باشیم و مشتری را روی زمین می کشیم تا زمانی که گوگل از ساسپند خارج کند و پول را خروج بزنیم یا با اکانت جدید رفع شود یا حالت سومی نیست، می زنیمش تو دیوار

روی صحبتم با بنیانگذاران و مدیرهای SME هست (اون شرکت های بزرگ اکانت های خودشان را دارند) هیچ وقت جلوی این سنگ اندازی ها و یاوه گویی ها شانه خالی نکنید. سر و کله زدن با این ها جزئی از کار است و درس های زیادی در دلش دارد. اینجا دقیقا کارزار تصمیم گیری و مدیریت بحران و محک زدن کلی مهارتهای دیگر است.

 

پی نوشت: کنجکاو بودید اسم شرکت ها رو بدونید، ایمیل بزنید [email protected] .

4.7/5 - (29 امتیاز)

4 دیدگاه روشن فاندر بودن و مسئولیت های آن | صحبتی با بنیانگذران و مدیران اجرایی

  • عرض ادب و احترام
    دوست خوب و گرامی من
    جناب آقای حمید طهماسبی عزیز
    باید خدمت شما عرض کنم که متاسفانه در ایران به علت نبود مدیریت های درست همچین مواردی زیادی دیده میشود ، مخصوصا در حوزه کسب و کار های اینترنتی ، جالبه بدونید در زمان قطعی اینترنت حدودی ۵ روز اینترنت منزل ما فقط از سرویس داخلی استفاده میشد و به علت بسته شدن پورت شما دسترسی به سایت های خارجی نداشتید ، وقتی شارژ اینترنت منزل تمام شد به شرکت مربوطه که یک شرکت غولی هم هست تماس گرفتم و بهشون گفتم شما هزینه اینترنت بین المللی رو‌ از ما دریافت کردید ولی ۵ روز ما دسترسی نداشتیم ، چرا باید خدماتی که دریافت نکردیم رو هزینش پرداخت کنیم ، خلاصه بهتون بگم توی ایران متاسفانه منطقی وجود نداره

    • سلام آرش جان
      آره این حرف تو هم قابل درک و درسته. اینجا جوری شده تا حرف بزنی میگن مگه اینجا امریکاست. بابا تو در حد خاورمیانه سرویس بده ما تشکرم می کنم به خدا
      واقعا بعضی وقت ها آدم نمی دونه چی باید بگه

  • سلام حمیدجان
    با اینکه گفته بودی این نوشته برای مدیران هست و توش اصطلاحات تخصصی بود، اما دوست داشتم بخونمش و سبک مدیریتی رو لااقل یاد بگیرم. البته که این جمله ات در نظر من عالی و طلایی بود:
    ” تا بر مرز توانایی ها قدم نزنیم دقیقا متوجه نمی شویم این مرز نامرئی کجاست.”

    پیروز باشی

    • سلام حسین جان
      ممنونم که وقت گذاشتی و خوندیش
      به نظرم تا روی این مرز راه نریم متوجه نقاط قوت و ضعف خودمان نمی شیم. دانش هرچه قدرهم که بالا باشه باید حتما با مهارت و تجربه ترکیب بشه تا ببینیم دقیقا کجای کار ایستادیم

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.